مقاله ز?ات در ح?ومت اسلام? تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:47
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله ز?ات در ح?ومت اسلام? تحت pdf دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ز?ات در ح?ومت اسلام? تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله ز?ات در ح?ومت اسلام? تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ز?ات در ح?ومت اسلام? تحت pdf :

اساساً اصل زکات یک امر تشریعی است؛ اما موارد و متعلقات آن و بلکه منابع حد نصاب و مقدار آن از اموری است که در هر زمان مربوط به امام و ولی امر است که هرگونه صلاح بداند، تعیین کند. پس طبق این برداشت، منابع زکات و سایر شرایط در هر زمانی دچار نوسان است. آنچه در پی می آید، یکی از جدیدترین آثار حضرت آیت الله موسوی بجنوردی است که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
زکات همچون نماز پیوسته جزء فرایض مهم به شمار می رفته است. همان گونه که انبیای الهی وظیفه داشتند مردم را به اقامه نماز دعوت کنند،سخن می گوید، به اقامه صلات و ایتای زکات، آن هم مقارن با یکدیگر اشاره می کند.1 خداوند درباره حضرت اسماعیل(ع) می فرماید: <و اذکُر فی الکتاب اسماعیل انهُ کان صادق الوعد و کان رسُولاً نبیّاً و کان یأمُرُ اهلهُ بالصلوه و الزّکاه و کان عند ربّه مرضیّاً> (مریم، 54، 55). همان طور که ملاحظه می شود، ایتای زکات نه تنها متوجه خود آن حضرت، بلکه به عنوان یک تشریع الهی برای عموم افراد و اهل و قوم ایشان نیز بوده است. در جای دیگر وقتی به میثاق با بنی اسرائیل می پردازد، عنوان می کند: <و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل ... و اقیمُوا الصلوه و اتُوا الزّکوه` > (بقره، 83) از زبان حضرت مسیح(ع) نیز در گهواره می فرماید: <و اوصانی بالصلوه و الزّکوه مادُمتُ حیّاً...> (مریم، 31)؛ یعنی از نماز و زکات به عنوان دو فریضه ثابت و تغییرناپذیر مادام که آن حضرت زنده است، یاد می کند. یا آنجا که درباره اهل کتاب می گوید: <و ما امرُوا الّا لیعبُدُوا الله مُخلصین لهُ الدّین حُنفاء، و یُقیموُا الصّلوه و یُؤتُوا الزّکوه و ذلک دینُ القیمه...> (بینه، 5) درواقع وجود نماز و زکات را از جمله شروط دین می شمارد. بدین ترتیب معلوم می شود که جاودانگی زکات به اندازه نماز است یعنی به قدمت تاریخ ادیان الهی از اولین تا آخرین. باید اذعان کرد که نماز و زکات از مشخصات دین حنیف است

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 167 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

مقاله در مورد جزاي اسلامي تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:47
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله در مورد جزاي اسلامي تحت pdf دارای 89 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد جزاي اسلامي تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله در مورد جزاي اسلامي تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد جزاي اسلامي تحت pdf :

جزای اسلامی

بنام خدا
مقدمه:
در حقوق جزای اسلامی اصول بسیار مهمی دیده میشود كه نه تنها در آن ایام بلكه در شرایط فعلی هم اهمیت خود را حفظ نموده اند. یكی از این اصول بسیار مهم و در رأس آن و به تعبیری یكی از اصول مسلم مذهب اسلام در امور كیفری اصل م

عروف قبح عقاب بلابیان و یا بعبارتی منع عقاب بلابیان می باشد یعنی تا زمانیكه عملی از ناحیه شارع به عنوان جرم تعریف نشده و مجازات شرعی هم برای آن معین نشده باشد، نمیتوان آن عمل را جرم دانست و برای آن مجازات تعیین نمود. این همان امریست كه امروز تحت اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها در تمام قوانین كیفری دنیا دیده میشود. در آن زمان نیز شارع مقدس، جرائم هفتگانه زیر: سرقت – زنا – ارتداد – قذف – شرب خمر – سرقت مسلحانه و لواط را كه مستحق حد بود تعریف نمود. و حد هر یك از آنها را هم بیان نموده است.
منظور از این اصل آن است كه جرم و مجازات آن از طرف مقنن وضع شده باشد. در ایام قدیم چنین اصلی وجود نداشت. تنها قانون حمورابی و تا حدودی هم قوانین زردشت آنهم برای جلوگیری از انتقام شخصی برای پاره ای از جرائم كه جنبه خصوصی داشتند (یعنی از جمله جرائمی بودند كه از طرف فردی علیه فرد دیگر ارتكاب می یافت) مجازات تعیین نموده بودند. اما در حقوق جزائی اسلامی این امر جنبه كلی و همگانی یافت جرائم آن ایام و مجازات آنها تحت قاعده معین درآمد.
نه تنها برای جرائم خصوصی با پیروی از اصل معروف «چشم به جای چشم و دندان به جای دندان» مجازات قصاص برقرار گردید، بلكه برای بسیاری از جرائم كه جنبه عمومی داشت، چون سرقت – زنا – شرب خمر – سرقت مسلحانه و غیره حد شرعی تعیین گردید.
فلاسفه مكتب كلاسیك معتقدند درست است كه انسان به حكم طبیعت و غریزه خود مجبور به زندگی در اجتماع است و درست است كه لازمه زندگی در اجتماع رعایت نظم و مقررات عمومی است، ولی بایستی این مقررات عمومی قبلاً بوی اعلام گردد تا مشارالیه بداند كه از ارتكاب چه اعمالی ممنوع گردیده است. انسان هرگز قادر نخواهد بود بك

مك قوانین اخلاقی و یا مذهبی حد و مرز اعمال مباح و ممنوع را بشناسد. فقط مقنن است كه میتواند به نمایندگی از اجتماع این حد و مرز را تعیین و به اطلاع عامه برساند. هرگاه چنین اعلام قبلی به كسی نشده باشد، تعقیب بعدی وی برخلاف عدل و انصاف و منطق است. این استدلالات مورد قبول نویسندگان اعلامیه حقوق بشر قرار گرفت. ماده 18 اعلامیه حقوق بشر در این زمینه حاكی است: «;هیچكس را نمی توان مجازات نمود مگر بموجب قانونی كه قبل از ارتكاب وضع و قانوناً مورد عمل قرار گرفته باشد;» نویسندگان این اصل آن چنر آنرا در ردیف سایر حقوق اساسی بشر قرار دادند.
امانوئل كانت یكی از فلاسفه طرفدار نظریه قرارداد اجتماعی معتقد است كه هدف مجازات باید اجرای عدالت باشد و برای توضیح عقاید خود در این رابطه مثلی آورده، كه به (تمثیل جزیره متروك) مشهور می باشد. وی می گوید فرض كنیم عده ای در جزیره دورافتاده تشكیل جامعه داده و با هم زندگی می نمایند. اینك به عللی افراد جزیره تصمیم به ترك جزیره و انحلال جامعه خود گرفته اند. باز هم فرض كنیم كه مجرمی قبل از این مقدمات مرتكب قتل شده باشد. كانت معتقد است كه آخرین وظیفه این جامعه قبل از ترك جزیره اعدام قاتل است. گرچه در چنین موقعیتی چون جامعه منحل می گردد و دیگر در آن جزیره جامعه باقی نخواهد ماند و بالنتیجه اجرای مجازات از نظر نفع اجتماعی امر كاملاً بی فایده ایست، معهذا «عدالت مطلق» و نظم اخلاقی كه بالاتر و والاتر از نفع اجتماعی است وجوب چنین مجازاتی را مسلم و ضروری می نماید. مجرم بخاطر اجرای عدالت و اصل مسلم قانونی جرم و مجازات، بایستی مجازات شود. در مورد جرائم و مجازات ها كانت معتقد است كه هدف اخلاق فقط خیر مطلق است و چون جرم عملی است كه نظم اخلاقی را برهم زده است، لذا مرتكب باید مجازات شود تا بدین وسیله جبران اختلال نظم فراهم گردد.
بسیاری از دانشمندان، اصل قبح عقاب بلا بیان و یا به تعبیری اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها را مورد بررسی قرار دادند. و بهنگام بحث در عناصر متشكله جرم آنرا تجزیه و تحلیل می نمایند. ما تصور می كنیم كه اولاً اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها یا به تعبیر شرعی اصل قبح عقاب بلا بیان، خود جزئی از اصل قانونی بودن حقوق جزاست. بنابراین شاید مصلحت آن باشد كه مسئله در تحت زاویه وسیع تری مورد بررسی قرار گیرد. ثانیاً اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها ممكن است این توهّم را بوجود آورد كه این اصل فقط در حقوق جزای ماهوی مؤثر بوده و در سایر قسمتها و از جمله آئین دادرسی كیفری تأثیری ندارد. و حال آنكه در آئین دادرسی كیفری نیز كلیه اقدامات و رسیدگی از جمله تشكیل محاكم – نحوه رسیدگی – حق دفاع متهم و غیره باید طبق مقررات و اصول قانونی باشد. بهمین علت هم ما تصمیم گرفتیم كه به تبعیت از بعضی نویسندگان متأخر این مسئله را در محدوده وسیع تر مطالعه نمائیم. برای مطالعه این اصل نیز این فصل به دو مبحث تقسیم میشود. در مبحث اول پیدایش و تحولات اصل مزبور و دلائلی كه بر وجوب آن وجود دارد و هم چنین انتقاداتی كه نسبت به آن بعمل آمده مورد بحث قرار خواهد گرفت و در مبحث دوم اهمیت اصل مزبور از جهت قانون اساسی و محتوای این اصل ذكر خواهد شد.

فصل اول – تعریف اصل قبح عقاب بلابیان یا اصل قانونی جرائم و مجازاتها
مبحث اول:

پیدایش و تحولات اصل قبح عقاب بلابیان و بعبارتی اصل قانونی بودن جرم و مجازات و یا به تعبیری اصل قانونی بودن حقوق جزا
سوابق تاریخی:
این اصل در دوران قدیم ناشناخته بود. در حقوق دول باستانی – دیده نمی شود. یك ضرب المثل قدیمی فرانسوی حاكی است كه «مجازات ها دلخواه و خودسرانه است» این امر بدان معنی است كه قضات به هنگام صدور رأی از قانون خاصی مجبور به تبعیت نبوده و در رسیدگی از اختیارات فراوان برخوردار بوده اند. بهمین علت هم در ایام گذشته و حتی تا اواخر قرن هیجدهم، در كلیه ممالك دنیا، حكمرانان و قضات برای تعقیب مخالفین نظم عمومی و مجرمین تابع هیچ اصل و قاعده نبودند. آنان بخود اجازه میدادند كه تحت عنوان «اجراء عدالت» یا «حفظ نظم» مقصرین را بهر نحو كه مایلند تعقیب نموده و بهر مجازاتی كه مناسب میدانند محكوم نمایند. اغلب اتفاق میافتد كه اجرای این به اصطلاح عدالت، بمراتب ظالمانه تر و خشن تر از خود عمل ارتكابی بود. چه بسا افراد بیگناه كه در این راه جان باختند و چه بسا سرهائی كه بخاطر جرائم كوچكی چون سرقت های مختصر و كم اهمیت بباد رفت. این شقاوت ها و سفاكی ها كه بنام عدالت انجام می گرفت موجی از مخالفت برانگیخت. دانشمندان و علمای انسان دوست، خاصه فلاسفه و نویسندگان قرن هیجدهم به مخالفت با این خشونت ها برخاستند. نباید تصور كرد كه این دانشمندان مایل بودند كه مجرمین واقعی و یا خاطیان به نظم عمومی از تعقیب و مجازات مصون بمانند. هر انسان فهمیده كه در جامعه زندگی می نماید میداند كه حفظ نظم برای بقاء جامعه ضروری بوده و خاطیان بحقوق عمومی هم باید تحت تعقیب قرار گیرند. این دانشمندان خود واقف به این واقعیت بودند، النهایه پیشنهاد می كردند كه برای اجرای عدالت و یا حفظ نظم نباید به افراط روی آورد و عده ای را بیش از حد ضرورت و یا بیش از گناهی كه مرتكب شده اند زجر و شكنجه داد. چنین زجر و شكنجه خارج از مفهوم عدالت است. این دانشمندان كه در رأس آنان افرادی چون بكاریای ایتالیائی – بنتام انگلیسی – روسو و منتسكیوی فرانسوی قرار داشتند معتقد بودند كه اولاً بایستی بین اعمال ارتكابی و مجازات آنها تناسبی وجود داشته باشد. ثانیاً اعمال ضد اجتماعی و همچنین مجازات آنها قبلاً به اطلاع عامه رسیده باشد. ثالثاً اجرای عدالت تحت نظم و قاعده صحیح درآید.
پیشنهادات و آرزوهای این دانشمندان با انقلاب كبیر فرانسه در سال 1789 جامعه عمل بخود پوشید. برای اولین بار مقنن فرانسوی در ماده 8 اعلامیه حقوق بشر آنرا بدین شرح تصویب نمود «; هیچكس را نمیتوان مجازات نمود مگر بموجب قانونی كه قبل از ارتكاب جرم وضع و قانوناً مورد عمل قرار گرفته باشد;» این اصل از آنجا بدیگر كشورهای دنیا از جمله مملكت ما نشر پیدا نمود.
نكته ای كه ذكر آن ضروری است آنكه: در مملكت ما اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها سوابق طولانی تری دارد. در دین مقدس اسلام اصلی بنام «منع عقاب بلابیان» وجود دارد. منظور از این اصل شرعی آن است كه تا زمانیكه عقاب و مجازاتی از طرف شارع برای عملی مقرر نشده باشد هیچكس را نمیتوان مجازات نمود. این امر همانست كه امروزه تحت عنوان اصل قانونی بودن مجازات‌ها شناخته شده است. ولی از آنجا كه با افول محاكم مذهبی، اصل «منع عقاب بلابیان» هم از طرف سلاطین و پادشاهان و حكام از نظر افتاده بود، لذ

ا مقنن ها به هنگام تنظیم قانون اساسی در قبل از پیروزی جمهوری اسلامی ایران آن اصل را از كشورهای اروپایی اقتباس نمودند.
متمم قانون اساسی قبلی و بعدی كشور یعنی بعد از پیروزی حكومت جمهوری اسلامی ایران پس از آنكه اعلام میدارد اهالی مملكت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی الحقوق خواهند بود. مقرر میدارد كه «افراد مردم از حیث جان و مال و مسكن و شرف محف

وظ و مصون از هر نوع تعرض هستند و متعرض احدی نمی توان شد مگر بحكم و ترتیبی كه قوانین مملكتی معین می نماید» همچنین در مورد جلوگیری از توقیف خودسرانه افراد پیش بینی نموده كه هیچكس را نمیتوان فوراً دستگیر نمود مگر بحكم كتبی رئیس محكمه عدلیه برطبق قانون و در آن صورت نیز باید گناه مقصر فوراً یا منتهی در ظرف 24 ساعت به او اعلام و اشعار شود. و بالاخره مقرر میدارد كه حكم و اجرای هیچ مجازاتی نمیشود مگر بموجب قانون.
بعدها نیز كه قوانین جزائی و آئین دادرسی كیفری از تصویب گذشت مقنن ایرانی مجدداً با تبعیت و پیروی از اصول قانون اساسی و متمم آن مجدداً همین اصول را در قوانین مربوطه پیش بینی نمود. ماده 2 قانون مجازات عمومی سابق در مورد قانونی بودن جرائم مقرر داشته بود كه هیچ عملی را نمی توان جرم دانست مگر آنچه كه بموجب قانون جرم شناخته شده باشد. و در ماده 6 همین قانون در مورد قانونی بودن مجازات ها پیش بینی شده بود كه مجازات باید بموجب قانونی باشد كه قبل از ارتكاب آن عمل مقرر شده باشد. و هیچ عملی را نمیتوان بعنوان جرم بموجب قانون متأخر مجازات نمود و بدین ترتیب اصل قانونی بودن حقوق جزا و جرائم و مجازات ها با اقتباس از قوانین و مقررات اروپائی وارد سیستم حقوقی ما گردید. این اصل مورد تأئید سازمان ملل متحد نیز قرار گرفته است. ماده 9 اعلامیه حقوق بشر حاكی است كه «احدی نمیتواند خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید شود.» ماده یازدهم همین اعلامیه در بند 2 مقرر میدارد «;هیچكس برای انجام یا عدم انجام عملی كه در موقع ارتكاب، آن عمل بموجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمیشده است محكوم نخواهد شد. به همین طریق هیچ مجازاتی شدی

دتر از آنچه كه در موقع ارتكاب جرم بدان تعلق میگرفت، در باره احدی اعمال نخواهد شد.» و بدین ترتیب با تصویب اعلامیه حقوق بشر در سازمان ملل متحد، اصل قانونی بودن حقوق جزا جنبه بین المللی بخود گرفت. دولت ایران نیز به اعلامیه مزبور ملحق گردیده و قوه مقننه ما این الحاق را تصویب نموده است.
دانشمندان طرفدار این اصل برای ضرورت وجود آن دلائل بیشماری ذكر كرده اند كه ذیلاً به بعضی از آن اشاره میشود:
الف-دلائل منطقی: انسان به حكم غریزه و طبیعت خود مجبور به زندگی در اجتماع است. لازمه زندگی در اجتماع رعایت نظم و مقررات اجتماعی است. انسان اجتماعی مكلف است نظم جامعه را رعایت نموده و عملی بر خلاف این نظم انجام ندهد. اما لازمه این امر آنست كه قبلاً اعمال برهم زننده نظم عمومی هم آگهی و اعلان شده باشد. تا وی بداند كه از انجام چه اعمالی منع گردیده است. تا زمانیكه این منع و نهی قبلی وجود نداشته باشد م

نطقاً نباید كسی را بخاطر ارتكاب آن اعمال مورد بازخواست قرار داد. انسان به كمك قواعد اخلاقی نمیتواند اعمال ضد اجتماعی را شناخته و بدرجه اهمیت آنها و ضررشان برای جامعه پی ببرد. هدف و محدوده اخلاق با هدف و محدوده حقوق جزا كاملاً متفاوت و متمایز است. انسان اجتماعی غالباً پای بند منافع خویش است. برای جلوگیری از آنكه انسان بخاطر منافع خویش مرتكب عمل ضد اجتماعی نشود جامعه باید قبلاً بطور صریح و روشن او را از ماهیت اعمال ضداجتماعی آگاه ساخته و بوی اخطار نماید كه این اعمال دارای جنبه های ضد اجتماعی بوده و جرم محسوب است. هرگاه چنین اخطاری قبلاً بعمل نیامده باشد و بعدها جامعه كسی را به خاطر ارتكاب آن اعمال مورد تعقیب قرار دهد مسلماً برخلاف منطق و عدل و وجدان رفتار كرده و نسبت به چنین شخصی مرتكب بی عدالتی شده است. بعلاوه لازم است كه قبلاً مجازات اعمال ممنوعه هم تعیین گردد تا فرد بداند كه در صورت ارتكاب جرم چه مجازاتی در انتظار اوست. زیرا فقط در اینصورت است كه فرد میتواند طبق فرمول معروف بنتام عمل نماید. بنتام دانشمند انگلیسی معتقد بود كه هر فرد قبل از ارتكاب بزه منافع احتمالی حاصل از جرم را با خطرات ناشی از مجازات، با هم مقایسه نموده و پس از آنكه مضار و منافع آنرا با هم سنجید به ارتكاب عمل مبادرت می نماید. برای آنكه وی بتواند به چنین مقایسه ای اقدام نماید لازم است كه قبلاً عمل و مجازات آن معین شده باشد.
ب – رعایت آزادی های فردی:
همانگونه كه انسان اجتماعی مجبور به رعایت نظم عمومی است، خود وی نیز دارای حقوق و آزادی هائی است كه جامعه باید آنرا محترم بشمارد. انسان اجتماعی فی حد نفسه دارای حقوق و آزادی هائی است كه به هیچ وجه نباید دستخوش تهدید قرار گیرد. او آزاد است در محدوده ای كه قانون تعیین نموده هر عملی را كه مایل است انجام دهد. نباید چنین فردی بخاطر استفاده از این آزادی ها بعداً مورد تعقیب قرار گیرد. برای رعایت این آزادی، ضروری است كه قبلاً مقنن حد و مرز اعمال مجاز و ممنوع را معین نماید. زیرا همانطور كه امیل گارسون دانشمند فرانسوی گفته لازمه رعایت آزادی های فردی آن است كه مقنن بدون آنكه قبلاً مجرم را بشناسد و بدون آنكه بداند مجازات های تعیین شده بعداً به چه كسی تحمیل خواهد شد. بطور بیطرفانه و در فرمول های كلی و عام،‌ اعمال ممنوعه و حداكثر مجازات های آنرا تعیین ن

ماید. هیچ عملی را نمیتوان در خارج از این محدوده قانونی تحت تعقیب و مجازات قرار داد.
اگر غیر از این رفتار گردد نه تنها بر خلاف عدل و انصاف رفتار شده بلكه آزادی های فردی هم به هیچ شمرده شده است. و چون آزادی های فردی برای افراد بشر واجد نهایت اهمیت است، لذا باید قبلاً اعمال ممنوع و مجازات آن تعیین شود تا این

آزادی ها به نحو كامل رعایت گردد و از آنجا كه قانون بیان اراده جامعه است. لذا باید بوسیله قانون صریح و روشن كه در دسترس همگان نیز باشد جرائم و مجازات ها تعیین گردد. از آن گذشته نه تنها قانون باید جرائم و مجازات ها را تعیین نماید بلكه باید دادگاههای صالح و طرز رسیدگی را نیز قبلاً معین نماید. زیرا صلاحیت محاكم و طرز رسیدگی و نوع محاكمه و حق دفاعی كه برای متهم شناخته شده نیز به همان اندازه مهم است.

ج-رعایت نفع جامعه:
دانشمندان مكتب كلاسیك كه قبلاً در مقدمه به شرح نظریات فلاسفه آنها پرداختیم معتقدند كه یكی از جنبه های حقوق جزا، اخافه و تهدید دسته جمعی است. قوانین كیفری به وسیله برقراری مجازات به افراد و مجرمین احتمالی هشدار میدهد كه هرگاه مرتكب جرمی شوند سرنوشت شومی در انتظار آنان است. دانشمندان مكتب مزبور برای این جنبه اهمیت فراوان قائل بوده و معتقدند كه تهدید و فشاریكه ترس از مجازات بر روحیه مجرمین احتمالی وارد می نماید.، بسیاری از آنان را عملاً از ارتكاب جرم بازمیدارد. چه ترس از تعقیب و مجازات مقدمه شرافتمندی است. بدیهی است هرچه قانون جزا صریح تر و روشن تر باشد، جنبه های تهدید و اخافه آن نیز بیشتر است. دانشمندان معتقدند كه از نظر روانشناسی تأثیر یك مجازات حتمی و صریح بمراتب بیش از یك مجازات مبهم است، و بهمین علت هم قانون تعلیق مجازات نتایج بسیار خوبی ببار آورده است. (مجازات تعلیقی مجازاتی است كه محاكم پس از اجرای بزهكاری متهمین و صدور حكم بر محكومیت آنان، اجراء آنرا در باره محكومین معلق نماید.»
در مورد محكومیت های تعلیقی دادگاه ضمن تعیین مجازات به مجرم ابلاغ می نماید كه هرگاه مجدداً مرتكب جرمی گردد و یا از شرایط تعیین شده تخطی نماید، بلافاصله مجازات تعلیق شده در باره وی اجرا خواهد شد. در این موارد چون مجرم بطور دقیق و منجز میداند كه در صورت ارتكاب جرم دیگر و یا تخطی از شرایط تعیین شده چه مجازاتی در انتظار اوست لذا معمولاً مرتكب جرم دیگر نمیشود. و بهمین علت هم قانون تعلیق، مجازات ثمربخشی ببار آورده است. آمارها نشان میدهند كه در این موارد ضریب تكرار جرم بسیار پایین است. طرفداران این نظریه استدلال میكنند كه همانطور كه تهدید مجازات در موارد تعلیق جرم موجب جلوگیری از جرائم جدید است، به همان نحو نیز تهدید یك مجازات قطعی و صریح و روشن كه قبلاً از طرف مقنن تعیین شده باشد در جلوگیری از وقوع جرائم بسیار مؤثر است.
د-تقسیم وظایف قوای مقننه و قضائیه:

منتسكیو دانشمند معروف فرانسوی در كتاب روح القوانین خود پیشنهاد می نماید كه قوای مملكت به سه شعبه تقسیم گردیده و هر یك وظایف خاص خود را انجام دهند. بنا بر پیشنهاد منتسكیو امر قانونگذاری از وظایف خاص مقننه، و امر قضاوت از وظایف انحصاری قوه قضائیه می باشد. او می گفت كه هیچیك از این قوا نباید در وظایف قوه دیگر دخالت نماید.
این پیشنهاد مورد قبول اكثر كشورهای متمدن قرار گرفته است، كما اینكه متمم قانون اساسی مقرر داشته قوای مملكت به سه شعبه تجزیه م

یشود «اول قوه مقننه كه مخصوص است به وضع و تهذیب قوانین، و این قوه ناشی میشود از مجلس شورای اسلامی كه حق انشاء قانون را دارد ولی استقرار آن موقوف است به عدم مخالفت با موازین شرعیه توسط شورای محترم نگهبان قانون اساسی» دوم قوه قضائیه كه عبارت است از تمیز حقوق و این قوه مخصوص است به محاكم و بر اثر مواد دیگر قانون اساسی این سه قوه باید همیشه از یكدیگر مجزا و مستقل باشند.
با توجه به صراحت مواد قانون اساسی، امر قانونگذاری و تعیین مجازات از وظایف قوه مقننه است. حال اگر بر خلاف این اصل محاكم حق داشته باشند كه آزادانه به تعیین جرم پرداخته و یا مجازاتی را بنا بر میل خود تعیین نمایند و یا برخلاف مجازات های تعیین شده از طرف مقنن، مجازات دیگری را مورد حكم قرار دهند، مسلماً برخلاف اصل تفكیك قوا رفتار نموده و بصلاحیت قوه مقننه تجاوز نموده اند. با توجه به این استدلال ها بوده كه اغلب ممالك دنیا اصل قانونی بودن جرم و مجازات و حقوق جزا و یا به تعبیری قاعده قبح عقاب بلابیان را مورد قبول قرار داده و حتی آنرا در قوانین اساسی خود نیز ذكر نموده اند.

انتقاداتی كه نسبت به اصل قانونی بودن حقوق جزا بعمل آمده است
اصل قانونی بودن حقوق جزا، با تمام اهمیتی كه برای آن ذكر نمودیم، از حمله و انتقاد مصون نمانده است. هدف عمده اصل قانونی بودن حقوق جزا این بوده كه اعمال مجرمانه و ضد نظم به وسیله مقنن تعریف و میزان مجازات هر یك از جرائم نیز بوسیله مقنن تعیین گردد. اما همین هدف دو بار یكی در اواخر قرن نوزدهم و دیگر بار در اوایل قرن بیستم مورد انتقاد عده ای قرار گرفت. در قرن نوزدهم دانشمندان مكتب تحققی تحت عنوان امور علمی، و در قرن بیستم دول دیكتاتوری تحت عنوان مقتضیات سیاسی حملات خود را متوجه این اصل نمودند. از آنجا كه مبنا و اساس این حملات كاملاً متفاوت است، لذا بهتر آن است كه جداگانه نیز مورد بررسی قرار گیرد.

الف – انتقادات مكتب تحققی:
اولین افرادی كه در اواخر قرن نوزدهم اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها یا همان قاعده قبح عقاب بلابیان را مورد انتقاد قرار دادند، دانشمندان مكتب تحققی بودند. دانشمندان مكتب تحققی در مورد وقوع جرم و هم چنین نقش مجازات و

مدت آن عقایدی ابراز می داشتند كه با نظریات مرسوم در آن زمان كاملاً اختلاف داشت. تا آن زمان عقیده عامه بر آن بود كه كسی كه مرتكب جرم گردیده، برحسب میل و اراده خود به چنین عملی دست زده است، و چون عالماً و عامداً نظم جامعه را برهم زده است، لذا از جهت اجرای عدالت و حفظ نظم مستحق مجازات می باشد اما لازمه اجرای عدالت آن است كه قبلاً نوع جرم و میزان مجازات از طرف مقنن تعیین شده باشد. مكتب

تحققی معتقد بود كه علت ارتكاب جرم وجود عوامل و عناصر بزه زای داخلی و خارجی است كه با هم اختلاط و امتزاج نموده و انسانرا وادار به ارتكاب جرم می نمایند. مجرم در ارتكاب جرم مجبور است نه مختار. درست است كه این افراد در ارتكاب اعمال ضداجتماعی از خود اراده نداشته و بالنتیجه مسئولیت اخلاقی هم ندارند، ولی جامعه نیز مجبور است كه در قبال حالت خطرناك این افراد از خود عكس العمل نشان داده و این حالت خطرناك را خنثی نماید هدف از اقدامات تعقیبی (و یا بقول مكتب تحققی اقدامات تأمینی) فقط و فقط دفاع جامعه در قبال این حالت خطرناك است و بس.
هر عاملی كه این دفاع را به مخاطره اندازد باید بدور افكنده شود. از جمله عواملی كه این دفاع را سست می نماید یكی همان اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها یا قاعده قبح عقاب بلابیان می باشد. آنان برای اثبات ادعای خود می گفتند در سیستمی كه اصل قانونی بودن جرائم حكومت دارد، وقتی میتوان فردی را مورد تعقیب قرار داد كه یكی از اعمال پیش بینی شده در قانون را مرتكب شده باشد. تا زمانی كه فردی یكی از اعمال مجرمانه پیش بینی شده در قانون را انجام نداده باشد به هیچ وجه نمیتوان متعرض وی شد و حال آنكه میدانیم ساختمان بدنی و روانی و شرایط اجتماعی و اقتصادی بعضی افراد چنانست كه آنانرا در معرض ارتكاب جرم قرار داده و هر آن ممكن است با ارتكاب عمل ضد اجتماعی نظم جامعه را بر هم زنند. در وجود این افراد مقداری حالت خطرناك وجود دارد. برای خنثی كردن این حالت خطرناك نباید منتظر وقوع جرم گردید. عقل سالم حكم می نماید كه چنین افرادی حتی قبل از ارتكاب جرم هم مورد تعقیب قرار گرفته و با اعمال اقدامات تأمینی مناسب حالت خطرناك آنان خنثی گردد. ولی وجود اصل قانونی بودن جرائم مخالف دخالت جامعه و تحت تعقیب قرار دادن این افراد قبل از وقوع جرم می باشد. از آن گذشته بعضی افراد ضد اجتماعی اعمال و اقدامات ضد اجتماعی خود را چنان ترتیب میدهند كه عناصر متشكله آنها با عناصر پیش بینی شده جرائم اندكی تفاوت داشته باشند و چون اعمال ارتكابی واجد تمام خصوصیات پیش بینی شده در قانون نیست لذا قضات و محاكم نمیتوانند آنها را مورد تعقیب و محكومیت قرار دهند. بالنتیجه چنین افراد مكّار و ضد اجتماعی با سوء استفاده از اصل قانونی بودن جرائم از تعقیب و محاكمه مصون می مانند. به عبارت دیگر اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها، سنگر این افراد خطاكار خواهد شد. كما اینكه امروزه نمی توان كسانی را كه عمل فاحشه گی انجام میدهند تحت تعقیب قرار داد و حال آنكه خطر چنین افرادی برای جامعه كاملاً واضح است.
در مورد تعیین مجازات نیز بنظر آنان همین اشكال موجود است. بنیانگذاران مكتب تحققی می گفتند كه در سیستم قانونی فعلی مجازات متناسب با عمل ارتكابی بوده و مقنن قبلاً برای هر جرم، مجازات خاصی تعیین می نماید. این مجازات فقط متناسب با جرم ارتكابی بوده و با شخصیت واقعی مرتكب تطبیق نمی نماید. و حال آنكه در ی

ك سیستم صحیح و منطقی چون هدف خنثی كردن حالت خطرناك است، لذا اقدامات تأمینی باید متناسب با شخصیت واقعی مرتكب باشد تا دفاع جامعه به نحو صحیحی انجام گیرد. آنان مدعی بودند كه هر انسان دارای شخصیت پیوسته ایست كه با تولد وی شروع و با مرگ او خاتمه می یابد. این شخصیت چون دانه های زنجیر بهم پیوسته است. جرم نمودار یك لحظه كوتاه و زودگذر این شخصیت است و چون هدف اقدامات تأمینی حفظ دفاع جامعه است. لذا این اقدامات باید متناسب با خود شخصیت كه سازنده این لحظات زو

دگذر است تعیین شود نه جرم ارتكابی كه نمودار یك لحظه زودگذر است. آنان می گفتند اصل قانونی بودن مجازات ها و جرائم مخالف این امر است. و اما در مورد مدت مجازات نیز بنظر آنان همین مشكل وجود داشت. آنان می گفتند كه در سیستم فعلی میزان مجازات قبلاً از طرف مقنن تعیین شده و قاضی به هیچ وجه نمیتواند از میزان تعیین شده تجاوز نماید. قاضی مكلف است مدت مجازات را در محدوده‌ای كه از قبل و توسط مقنن ترسیم گردیده، تعیین نماید و حال آنكه چون منظور از اقدامات تأمینی خنثی كردن حالت خطرناك است، لذا این اقدامات تأمینی باید تا خاتمه حالت خطرناك ادامه داشته باشد و چه بسا ممكن است كه این مدت از زمان تعیین شده مقنن هم تجاوز نماید. ولی با وجود اصل قانونی بودن مجازات و جرائم و قاعده قبح عقاب بلابیان، قاضی نمی تواند اقدامات تأمینی را تا خاتمه حالت خطرناك ادامه دهد. آنان می گفتند كه در این مورد نیز اصل قانونی بودن مجازات موجب میشود كه دفاع جامعه دچار ضعف و فتور گردد. با توجه به دلائل فوق مكتب تحققی پیشنهاد می نمود كه اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها از حقوق جزا حذف گردد. خوشبختانه نظریات مكتب تحققی در هیچ یك از كشورهای جهان در مورد طرد اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها مورد قبول قرار نگرفته است. اما در بعضی از كشورها بعلل مختلف نمونه هائی از نظریات مكتب مزبور در مورد اقدامات تأمینی دیده میشود. كما اینكه در مملكت ما در دو مورد یكی در مورد «قانون تشدید مجازات اشخاص بدسابقه و شرور» و دیگری قانون «حفظ امنیت اجتماعی» قوانینی در این زمینه تصویب شده است. در این قوانین مقنن به كمیسیون های خاص (نه محاكم قضائی) اجازه داده است كه اشخاص بدسابقه و شرور یا برهم زنندگان نظم و امنیت را برای مدتی به اقامت اجباری و یا بازداشت محكوم نمایند. این مدت در قانون حفظ امنیت اجتماعی ممكن است به سه سال نیز برسد. باید اضافه كرد كه این قوانین همیشه مورد انتقاد نویسندگان و حقوق دانان بوده و از بسیاری جهات آنها را مورد انتقاد قرار داده اند. برای نمونه میتوان به نوشته های آقای دكتر علی صدارت مؤلف كتاب حقوق جزا و جرم شناسی مراجعه كرد.

ب-انتقادات دول دیكتاتوری قرن بیستم نسبت به اصل فوق
دومین حمله كه علیه اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها بعمل آمد، از ناحیه دول دیكتاتوری قرن بیستم، ‌خاصه دولت آلمان ناسیونال سوسیالیست و روسیه شوروی بوده است. این دول پس از بدست گرفتن قدرت و بخاطر حفظ نظم داخلی و مقتضیات سیاسی و از بین بردن مخالفان خود علیه اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها و در واقع علیه اصل قبح عقاب

ر قوانین جزائی از طریقولت بوده و منافع دولت همیشه بر منافع فرد برتری و اولویت دارد. لذا هرگاه بین منافع فرد و منافع دولت تماس یا تضادی بوجود آید، بایستی برای منافع دولت حق ترجیح قائل گردید. مثلاً دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان معتقد بود كه نفع فرد همیشه بعد از منافع دولت و حزب ناسیونال سوسیالیست قرار داشته و فرد مكلف به تبعیت از دولت می باشد. هدف از اصل قانونی بودن جرائم ومجازات ها در چنین سیستمی حفظ و حمایت منافع دولت و حزب حاكمه است. حال اگر اعمالی اتفاق افتد كه به منافع دولت و حزب لطمه وارد مقابل این عمل خطرناك بدون اسلحه و بی دفاع باقی بماند. چنین شخص ضد اجتماعی باید مجازا

ولت آلمان اصل آن است كه هیچ گناهی نباید بدون مجازات باقی بماند. آنان بدین ترتیب اصل «هیچ گناه بدون مجازات» را جانشین اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و قبح عقاب بلا بیان نمودند.
تئوریسین های دولت شوروی سابق نیز از همین نظر پیروی می نمودند. ماده 6 قانون جزای قدیم روسیه شوروی مقرر داشته بود كه هر عملی كه «علیه رژیم شوروی» یا «نظم برقرار شده از طرف كارگران و یا دهقانان» انجام گیرد، از نظر اجتماعی خطرناك است. ماده 7 همین قانون نیز پیش بینی نموده بود كه اقدامات دفاع اجتماعی نه فقط نسبت به «اشخاصی كه مرتكب اعمال اجتماعی خطرناك شده اند» اعمال می گردد، بلكه نسبت به «اشخاصی كه از لحاظ همبستگی با یك محیط خطرناك و یا سوابق خویش نیز خطرناكند» قابل اجراست. مفسرین و حقوق دانان روسیه شوروی معتقد بودند كه در سیستم حقوقی آن كشور اختیارات وسیعی به قضات برای تعیین «اعمال خطرناك اجتماعی» داده شده است. آنان به هنگام قضاوت باید یك موضوع اساسی را روشن نمایند و آن اینكه آیا نظم اجتماعی روسیه شوروی مورد تهدید قرار گرفته است یا خیر و هرگاه قضات دریافتند كه این نظم مورد تهدید قرار گرفته مكلف اند یكی از اقدامات اجتماعی را در مورد متهم اجراء نمایند.
تأیید مجدد اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها
انتقادات مكتب تحققی از یكسو و رفتار دول دیكتاتوری قرن بیستم از سوی دیگر، دانشمندان را با مسئله مهمی روبرو نموده بود. آیا باید با توجه به انتقادات وارده از اصل قانونی بودن جرم و مجازات و باصطلاح قاعده قبح عقاب بلابیان صرفنظر نمود، و یا اینكه ضروری است با پیروی از نظریات دانشمندان آزادی خواه مكتب كلاسیك آنرا حفظ نمود؟ برای پ

اسخگوئی به این مسئله مقرر گردید كه كنفرانس ها و كنگره هائی تشكیل گردد تا كلیه دانشمندان حقوقی كشورهای مختلف در این كنفرانس ها و كنگره ها به بحث پرداخته و نتیجه قطعی بدست آورند. این امر در سال 1937 جامه عمل بخوضوع را به مباحثه گذاشت در اوت همان سال نیز كنگره بین المللی حقوق تطبیقی در لاهه در همین خصوص تشكیل شد هر دو كنگره از شركت كنندگان كه همه از دانشمندان طراز اول حقوق جز بودند پرسیده بود كه آیا اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها و قبح عقاب بلابیان باید حفظ گردد و یا بر طبق پیشنهادات بعضی از افراد از حقوق جزا طرد گردد. پس از مباحثات بسیار مفصل و طولان

ی بالاخره كنگره ها نظر دادند كه بخاطر رعایت حفظ آزادی های فردی بایستی این اصول رعایت و حفظ گردد. در قطعنامه كنگره بین المللی حقوق جزا منعقد د

ر پاریس پس از اشاره به رعایت حفظ اصل مزبور اضافه شده است كه هدف این اصل آنست كه شیوه و روش تغییر از طریق قیاس كه خود نیز نوعی تهدید برا

ی آزادی های فردی است مورد عمل قرار نگیرد، روش طرد تفسیر از راه قیاس نه تنها باید نسبت به جرائم و مجازات ها رعایت گردد بلكه باید به همان نحو نسبت

به اقدامات تأمینی هم رعایت شود. و باین ترتیب اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها و قبح عقاب بلابیان با وجود حملات شدید مخالفین در حقوق جزا باقی ماند. بد نیست اضافه گردد كه پس از جنگ دوم بین الملل و شكست دولت آلمان ناسیونالیست در جنگ و از اعتبار افتادن فلسفه اجتماعی حزب نازی، دولت فعلی آلمان مجدداً اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها را در سیستم حقوقی خود وارد نمود. به علاوه دولت روسیه شوروی نیز با تصویب قانون جزای جدید، مجدداً همان اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها را مورد قبول قرار داد و به سیستم سنتی كه مبنی بر حفظ و حمایت آزادی های فردی است روی آورده هم چنین سازمان ملل متحد در اعلامیه حقوق بشر كه در سال 1948 آنرا به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسانید، صراحتاً این اصل را قبول نمود. ماده 11 این اعلامیه مینویسد «هیچكس نباید برای فعل یا ترك فعلی كه در زمان ارتكاب جرم نبوده، مقصر شناخته شود. هم چنین هیچكس نباید به مجازاتی سنگین تر از مجازاتی كه در زمان ارتكاب جرم معتبر بوده محكوم شود.»
مبحث دوم: اهمیت و محتوای اصل قانونی بودن جرم و مجازات:
ضرورت قید اصل قانونی بودن حقوق جزا در قوانین اساسی
در كشورهای متمدن، همه امور باید تحت نظم و قاعده باشد. هیچ جامعه متمدن ممكن نیست به حیات خود ادامه دهد مگر آنكه نظم و قاعده در آنجا رعایت گردد. هرچه این نظم و قاعده بیشتر تحت اصول و ضوابط حقوقی درآید، آن جامعه متمدن تر و مرفه تر بزندگی خود ادامه خواهد داد. رعایت این اصول در كلیه زمینه ها ضروری است. ولی در زمینه حقوق جزا، این نظم و قاعده از اهمیت بیشتری برخوردار است: زیرا هرگاه در این رشته از حقوق، روابط افراد با یكدیگر و با جامعه تحت نظم حقوقی صحیح و دقیق درنیاید، نه تنها امور مالی افراد دستخوش هوی و هوس قرار می گیرد، بلكه حیثیت و شرف و آزادی و حتی جان آنان نیز در معرض مخاطره قرار خواهد گرفت. به همین علت هم حقوق جزای كشورهای آزادی خواه

و لیبرال تحت نظم و قاعده حقوقی خاص درآمده . این امر دارای چنان اهمیتی است كه برخی از نویسندگان وجود چنین اصلی را وجه تمایز بین حكومتهای آزادی خواه و حكومت های پلیسی دانسته اند.
طراحان اولیه اصل قانونی بودن جرم و مجازات و قبح عقاب بلابیان معتقد بودند كه هدف از قوانین كیفری تنها حفظ نظم عمومی نیست، زیرا دولت با قدرت فوق العاده خود بخوبی قادربانجام این وظیفه و حفظ نظم می باشد. بلكه هدف عمده قوانین كیخردكننده دولت حفظ نماید. به عبارت دیگر از نظر طرفداران مكتب كلاسیك، اصول حقوق جزا سنگر و پناهگاه افراد است تا دولت ها بی جهت نتوانند آنانرا مورد تعقیب و مجازات قرار دهد. برای وصول به همین هدف بود كه آنان معتقد بودند كه مقررات كیفری باید در قال پیشنهاد می كردند كه این قسمت از حقوق جزا در قوانین اساسی ذكر گردد تا بعدها هیچ قوه و مقامی و حتی خود مقنن هم نتواند با تصویب قوانین عادی اق دان معروف فرانسوی در این زمینه مینویسد: این اصل سنتیجرم و مجازات و قبح عقاب بلابیان یكی از نشانه های كامل حقوق جزای آزادیخواه در مما آن حقوق است. با توجه به اهمیت حقوق و آزادی های فردی بود كه اغلب قانونگزاران كشورهای جهان و از جمله مقننین ایران

آنرا در قانون اساسی ذكر نموده اند. بر اساس قوانین ایران حكم و اجرای هیچ مجازاتی نمیشود مگر بموجب قانون.

نتایج حاصل از ذكر این اصل در قانون اساسی:

ذكر این اصول در قوانین اساسی این بحث را مطرح نموده است كه هرگاه مقنن نخواست چنین اصلی را رعایت نماید و مثلاً تشخیص اعمال مجرمانه

و یا تعیین میزان مجازات را به اختیار قوه قضائیه و یا حتی قوه مجریه واگذار نمود. آیا محاكم میتوانند این قوانین عادی را نادیده گرفته و به علت تعارض با ق
موضوع آنچنان دارای اهمیت است كه در این مختصر نمی توان آنرا مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. بطور خلاصه اشاره میشود كه در این مورد دو سیستم در ظ تطبیق آن با قانون اساسی داده شده است. كشورهای متحده آمریكای شمالی و بعضی از كشورهای اروپائی ازجمله یونان از این سیستم پیروی می نمایند. آنان معتقدند كه هرگاه تع قانون اخیرالتصویب ناسخ قانون گذشته میشود. ولی در مورد تعارض قوانین عادی و قوانین اساسی موضوع تاریخ و اموری از این ن عادی

ترجیح دارد. بنابراین هرگاه تعارضی بین قوانین عادی و قوانین اساسی بوجود آید، قانون اساسی

مفسرین اخیر حقوق عمومی فرانسه اعتقاد دارند كه چون اصل قانونی جرم و مجازات و حقوق جزا كه مبیّن قبح عقاب بلابیان می باشد در اعلامیه حقوق بشر مورخ 1789 قید گردیده و كلیه

اساسی بعدی و حتی قانون اساسی فعلی مورخ 1958 در مقدمه خود صراحتاً حقوق مندرج در اعلامیه حقوق بشر را تأیید نموده اند لذا این اصول دارای ارزش مافوق قوانین عادی بوده و خود مقنن نیز مكلف به رعایت آن می باشد. اكثر دانشمندان حقوقی فرانسوی با اذعان به آنچه كه گفته شد معتقدند كه معهذا به محاكم قضائی فرانسوی حق كنترل قانون از جهت تطبیق با قانون اساسی داده نشده است. و حتی عده ای اضافه می نمایند كه با توجه به تأسیس «كمیته حقوق اساسی» پیش بینی شده در قانون 1958 و صلاحیتی كه قانون اساسی برای آن كمیته درنظر گرفته است، چنین استنباط میشود كه این حق بطور ضمنی از محاكم قضائی سلب گردیده است.
در مملكت ما هیچگونه صراحتی در این خصوص در قانون وجود ندارد. دانشمندان نیز در این خصوص بدو قسمت تقسیم میشوند. رویه قضایی و نظر اكثریت بر این عقیده اند كه با توجه به اصل تفكیك قوا كه مورد تأیید قانون اساسی قرار گرفته و وظایف هر یك از این قوا متمایز بوده و هیچیك حق دخالت در وظیفه دیگری را ندارد و با توجه به نبودن نص صریح باید قبول نمود كه قوه قضائیه حق اظهار نظر در مورد تطبیق قانون عادی با قانون اساسی را ندارد. خاصه آنكه پیروی از این روش قدرت سیاسی دولت را در تشخیص اموریكه برای اداره عمومی كشور لازم است فلج نموده و راه را برای خودكامی قضات باز می نماید كه قوانین را دستخوش هوی و هوس خود قرار دهند. روش مزبور اعمال نظارت قوه قضائیه بر قوه مقننه است و بر خلاف اصل تفكیك قوا می باشد و بدون اجازه قانون اساسی در ایران نمیتوان از آن پیروی نمود. اقلیتی نیز با این نظر موافق نبوده و می گویند اصول مندرج در قانون اساسی برای همه و حتی برای خود مقنن عادی واجب الرعایه و واجب‌الاطاعه است. هرگاه مقنن بهر علتی نخواهد این موضوع را مورد توجه قرار دهد و بر خلاف قانون اساسی اقدامی نماید، محاكم میتوانند هر موقع كه امری نزد آنان مطرح باشد، بدون آنكه قانون را بطور كلی از اعتبار بیاندازند، در همان مسئله مطروحه قانون عادی را نادیده گرفته و از قانون اساسی پیروی نمایند. خاصه آنكه ماده 3 قانون آئین دادرسی مدنی مقرر داشته است كه: «دادگاههای دادگستری مكلفند بدعاوی موافق قوانین رسیدگی كرده حكم داده یا فصل نمایند و در صورتیكه قوانین موضوعه كشوری كامل یا صریح نبوده و یا متناقض باشد یا اصلاً قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد، دادگاههای دادگستری باید موافق روح و مفاد قوانین موضوع

ه و عرف و عادت مسلم قضیه را قطع و فصل نمایند.» بنابراین دادگاهها مكلفند در مورد تعارض قوانین رسیدگی نموده و رفع تعارض نمایند. بدیهی است وقتی كه این تعارض بین قانون عادی و قانون اساسی باشد، قانون اساسی با توجه به اهمیتی كه دارد باید مورد عمل و استناد قرار گیرد. بنابراین مانعی نیست كه در ایران نیز در مورد تعارض قانون عادی با قانون اساسی، محاكم رسیدگی و حكم به بی اعتباری قانون عادی در قضیه مطروحه صادر نمایند.

گرچه استدلال اقلیت دارای نقاط بسیار مثبتی است و ما شخصاً نیز با آن موافق هستیم ولی بارها اتفاق افتاده كه مقنن چه صراحتاً و چه بطور ضمنی و از طریق قوانین تفسیری، قوانینی را عطف بماسبق كرده و محاكم هم آنرا مورد تأئید و عمل قرار داده اند.
تخطی مقنن از اصل مزبور:

مقنن معمولاً بدو طریق قوانین را عطف بماسبق می نماید. یا اینكه صراحتاً این امر را انجام میدهد و یا به طریق ضمنی و از راه قوانین تفسیریانون ارتكاب یافته مشمول مقررات كیفری جدید قرار میدهد. نمونه این عمل ماده 115 قانون ثبت اسناد است. با اینكه تاریخ تصویب این قانون سال 1310 می باشد و طبعاً نبایستی نسبت به اعمالی كه قبل از آن تاریخ وقوع یافته مؤثر باشد. معهذا مقنن در ماده 115 مقرر می دارد: «هر كس یكی از اعمال مشروحه در مواد 105 و 106 و 107 و 108 و 109 را قبل از اسفند 1308 مرتكب شده و تا اول خرداد 1309 بوسیله تصدیق

دار محسوب و علاوه بر مجازات مقرر برای این جرم تا موقعیكه خسارات وارده برطرف را طبق ماده 114 جبران نكرده در توقیف خواهد ماند» (مواد 105 الی 109 مربوط به جرائم ثبتی است) در این مورد نیز مقنن صراحتاً برای این ماده اثر قهقر ایی قائل گردیده و آنرا به اعمالی كه قبل از قانون انجام یافته تسری داده است و محاكم آنرا مورد عمل و اجراء قرار داده اند.
گاهی نیز مقنن بوسیله قوانین تفسیری قانونی را عطف بماسبق مینماید. یكی از نمونه های آن تفسیر قانون مرتكبین قاچاق است كه در سال 1316 انجام گرفته و بسیاری از اعمالی را كه بموجب ماده 45 قانون قاچاق سال 1312 جرم نبوده (از قبیل تجارت یا كسب اشیاء ممنوع الورود در داخل مملكت) جرم دانست و محاكم هم آنرا عطف بماسبق نمودند و دیوان كشور در رأی خود نظر داد «;ماده 45 تفسیری قانون مرتكبین قاچاق ماده 45 قانون مزبور را تفسیر نموده و قانون مجازاتی جدیدی محسوب نمیشود و شامل اعمال قبل از قانون نیز خواهد بود;» و بدین ترتیب مقنن بر خلاف قانون اساسی قوانینی را عطف بماسبق نموده و محاكم آنرا مورد عمل قرار دادند (در مورد عطف بماسبق شدن قوانین تفسیری بعداً توضیحات بیشتری داده خواهد شد)
محتوای اصل قانونی حقوق جزا و اصل قانونی جرم و مجازات:
برای آنكه اصل قانونی بودن حقوق جزا و اصل قانونی جرم و مجازات و به تعبیر ماقبح عقاب بلا بیان مصداق پیدا نماید وجود چهار شرط و یا چهار ركن كاملاً ضروریست. بدون وجود هر یك از آنان، اصل مزبور ارزش و اهمیت خود را از دست خواهد داد. این چهار ركن به ترتیب عبارتند از: قانونی بودن جرم، قانونی بودن مجازات، دخالت قوه قضائیه – لزوم محاكمه قانونی.
الف-قانونی بودن جرائم:
اولین ركن اصل قانونی بودن حقوق جزا آن است كه اعمال مجرمانه فقط و فقط بوسیله مقنن تعریف شده باشد. این امر یكی از پیشنهادات اولیه بكاریا بود. وی در كتاب معروف خود بنام (رساله جرائم و مجازات ها) متذكر گردید كه فقط مقنن است كه بنا بر نمایندگی كه از طرف جامعه دارد میتواند اعمال مجرمانه را تعریف نماید. این حق نمیتواند به هیچكس حتی به قضات واگذار گردد. این اصل در ماده 2 اصلاحی قانون مجازات عمومی ایران بدین شرح بیان شده است «هر فعل یا ترك فعل كه مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد جرم محسوب است و هیچ امری را نمیتوان جرم دانست مگر آنكه بموجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تأمینی یا تربیتی تعیین شده باشد.»
بنابراین هرگاه عملی از طرف مقنن جرم یا حالت خطرناك شناخته نشده و برای آن مجازات یا اقدامات تأمینی تعیین نشده باشد ولو آنكه از نظر اخلاقی هم بسیار زننده باشد قابل تعقیب و مجازات نیست. به همین علت هم بسیاری از اعمال از قبیل خودكشی – فاحشگی و فحشا و یا رابطه نامشروع بدون تهدید و عنف با زن بدون شوهر و كبیر، با آنكه از نظر اخلاقی و مذهبی زنند

ه و گناه است. معهذا از نظر قوانین كیفری مستلزم تعقیب و مجازات نیست. این اعمال بر اساس قوانین مجازات عمومی سابق تا زمانیكه مشمول مواد 212 و 213 نشوند، قابل مجازات نمیباشند.
چون تعیین جرم در اختیار انحصاری مقنن است. لذا ضرورت ایجاب می نماید كه مقنن به هنگام قانون گذاری، اعمال مجرمانه را بطور صریح و روشن مشخص نماید. تا بعدها مجریان قانون تحت عنوان تفسیر قانون و یا اموری از این قبیل نتوانند از آن سوء استفاده نمایند. هرگاه مقنن بهنگام ای اصل قانونی بودن جرم و مجازات و قبح عقاب بلابیان را به مخاطره انداخته است. چه حاصل از اصل قانونی بودن جرم و مجازات و قبح عقاب بلابیان، هنگامیكه مقنن با تصویب فرمول های مبهم و كشدار راه را برای خودكامی قضات بازگذارد و به آنها اجازه دهد كه با تفسیرهای موسع، دامنه اعمال جزائی را تحت عنوان مقایسه و قیاس بطور نامحدود توسعه دهند.

بنابر آنچه كه گفته شد مقنن نباید در تعیین جرائم فرمول هائی نظیر كلیه اعمال مضر به مصالح عمومی و امثالهم بكار برد. اما در عمل گاه اتفاق می افتد كه مقنن از تعریف دقیق

و منجز جرم بعللی خودداری نموده و فقط بذكر مجازات آن می پردازد.
از آن گذشته نه تنها قانون بایسی تعاریف جرائم را بطور صریح و منجز تعیین نماید بلكه باید كیفیاتی را كه موجب تشدید مسئولیت بعضی از متهمین میشود نیز تعیین نماید.
این مقنن است كه میداند چه اشخاصی بعلت وضع اجتماعی خود مسئولیت بیشتر داشته و به حكم همین مسئولیت باید به آنان هشدار بیشتری داده شود و اعلام گردد كه هرگاه از وظایف خود تخطی نمایند، مجازات شدیدتری در انتظار آنانست مانند مجازات سقط جنین كه مجازات اطباء و قابله ها و جراحان و داروفروشان بعلت وضع خاص خود بمراتب بیشتر از مجازات مردم عادی می باشد. همچنین در مورد جرائم هتك ناموس به عنف و یا جرائم بر ضد عفت و اخلاق خانوادگی كه بدلیل آنكه مقنن مسئولیت بیشتری برای پدر یا سرپرست خانواده و یا آموزگار و یا ولی و یا مستخدم قائل بوده مقرر، داشته كه هرگاه یكی از این افراد مرتكب این جرائم شوند به حداكثر مجازات پیش بینی شده محكوم خواهند شد. تعیین این مقررات مشدّده نیز از صلاحیت انحصاری مقنن است.
در اینجا ذكر نكته ضروری است و آن اینكه، منظور ما از قانون، فقط و فقط مصوبات قوه مقننه نمی باشد، چه همانطور كه ضمن منابع حقوق جزا بررسی نمودیم، علاوه بر قانون به معنی اخص (یعنی مصوبات قوه مقننه)، در بسیاری از موارد خود مقنن به عللی اختیار تعیین پاره ای جرائم را به كمیسیون های مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا حتی به قوه اجرائیه واگذار نموده است. در این قبیل موارد این مقامات مأذون از طرف مقنن نیز حق دارند، در حد نمایندگی و مسئولیتی كه به آنان محوّل گردیده است به تعیین جرم بپردازند. تعیین این جرائم از طرف قوه مجریه به هیچ وجه مباینتی با اصل قانونی بودن جرائم ندارد. زیرا منشاء و مبنای قوه مجریه، همان اختیاراتی است كه از طرف مقنن به او واگذار شده است.
ب: قانونی بودن مجازات ها:
در اجرای اصل قانونی بودن حقوق جزا و اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و قبح عقاب بلابیان تنها كافی نیست كه مقنن به تعریف نفس جرم بپردازد، بلكه باید مجازات عمل را نیز تعیین نماید. تعیین مجازات نیز از وظایف انحصاری مقنن است. هرگاه برای عملی، مقنن مجازاتی تعیین نكرده باشد. قاضی و بطریق اولی قوه مجریه حق ندارد به بهانه مصلحت اجتماع و یا حفظ نظم عمومی و رعایت اخلاق حسنه و امثالهم به تعیین مجازات بپردازد. همچنین قاضی دادگاه حق ندارد به بهانه های مختلف میزان مجازات را از آنچه كه مقنن تعیین كرده است بالاتر ببرد.

بكار یا مؤسس مكتب كلاسیك می گفت فقط قانون است كه میتواند مجازات هر جرم را تعیین نماید. قاضی كه خود عنصر جامعه است حق ندارد برای فرد دیگری از همین جامعه قانون گذاری نموده و برای او مجازات پیش بینی نماید. قاضی كه بدین ترتیب مجازات تعیین می نماید و یا از میزان مجازات مقرره بهر عنوان ولو بعنوان مصلحت عمومی تجاوز نماید از وظیفه

خود تخطی كرده است. به علاوه این مجازات هم باید قبل از ارتكاب عمل وضع شده باشد. هرگاه پس از ارتكاب جرم، قانونی بر تشدید مجازات از تصویب بگذرد این مجازات نسبت به جرائم ارتكابی سابق قابل انطباق نیست.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 153 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

تحقيق نقش بيمه در تجارت الکترونيکي تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:46
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

تحقيق نقش بيمه در تجارت الکترونيکي تحت pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقيق نقش بيمه در تجارت الکترونيکي تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي تحقيق نقش بيمه در تجارت الکترونيکي تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن تحقيق نقش بيمه در تجارت الکترونيکي تحت pdf :

بخشی از فهرست تحقيق نقش بيمه در تجارت الکترونيکي تحت pdf

چکیده 2
فصل اول
کلیات
مقدمه 4
فصل دوم
نقش بیمه در تجارت
الف) نقش بیمه در تضمین سرمایه گذاری ها 15
ب) نقش بیمه در حفظ ثروت ملی 16
ج) نقش بیمه در جمع آوری پس اندازهای کوچک و توسعه سرمایه گذاری 17
د) نقش بیمه در ایجاد آرامش در زندگی اقتصادی انسان ها 18
ه) نقش بیمه در بالا بردن سطح اشتغال 19
و) نقش بیمه در ایجاد اعتبار 20
منابع 24

چکیده
بیمه نقش بسیار ارزنده ای را در بهبود و ثبات وضعیت اقتصادی یک کشور ایفا می نماید؛ به گونه ای که می توان ادعا نمود، بیمه عاملی برای بهبود وضع اقتصادی خواهد بود. اقتصاد یک کشور اگر متکی به بیمه و تامین حاصل از آن نباشد، اقتصاد مطمئن و پویایی نخواهد بود و همواره خطرهای گوناگونی آن را تهدید می کند. البته در این گفتار نباید تاثیر توسعه اقتصادی بر توسعه صنعت بیمه را نادیده گرفت. جای شک و تردید نیست که بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش مبادلات و ترقی سطح زندگی و توسعه سرمایه گذاری، موجب پیشرفت بیمه می شود. به عبارت دیگر، می توان ادعا نمود بیمه و اقتصاد بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند، بدین معنی که هر چند بیمه معلول بهبود وضع اقتصادی یک کشور است، اما عاملی برای تحول آن نیز به شمار می رود. در این مقاله قصد نداریم به بررسی آثار اقتصاد بر توسعه صنعت بیمه بپردازیم، بلکه با توجه به اهمیت حقوق بیمه و نوپا بودن این صنعت و عدم آگاهی عمومی نسبت به نقش آن، قصد داریم به طور خلاصه به نقش اقتصادی صنعت بیمه بپردازیم.




فصل اول
کلیات

مقدمه
بیمه الکترونیکی (E-Insurance) به معنای عام به عنوان کاربرد اینترنت و تکنولوژی اطلاعات (IT) در تولید و توزیع خدمات بیمه‌ای اطلاق می‌گردد و در معنای خاص بیمه الکترونیکی را می‌توان به عنوان تأمین یک پوشش بیمه‌ای از طریق بیمه‌نامه‌ای دانست که به طور Online درخواست، پیشنهاد، مذاکره و قرار دادن آن منعقد می‌گردد.با اینکه پرداخت حق بیمه، توزیع بیمه‌نامه و پروسه پرداخت خسارت می‌تواند Online انجام می‌گیرد در برخی کشورها محدودیت‌های مقرراتی (نظارتی) و تکنیکی (فنی) ممکن است اجازه انجام کاملاً الکترونیکی عملیات را ندهد اما در سطح جهانی برای پشتیبانی از تحقق پرداخت حق بیمه و توزیع بیمه‌نامه به صورت Online مقررات به طور مداوم در حال اصلاح هستند.
آنچه که به عنوان اثرات بیمه الکترونیکی در کارایی مورد قبول قرار گرفته است عبارتند از:
1-بیمه الکترونیکی هزینه‌های مدیریتی و اداری را از طریق پروسه اتوماسیون کسب و کار کاهش داده و اطلاعات مدیریتی را بهبود می‌بخشد.2-کارمزد پرداختی به واسطه‌ها را از طریق فروش مستقیم بیمه‌نامه به مشتری کاهش می‌دهد (البته بخشی از این کارمزد بایستی صرف جذب مشتری و بازاریابی شود.)
کاهش هزینه در بازار رقابتی موجب کاهش حق بیمه شده و به مشتریان و مردم اجازه خرید بیمه بیشتری را می‌دهد که نتیجه آن نفوذ بیشتر بیمه در کشور است.
براساس برآورد سیگما، در بلند مدت، بیمه‌گران آمریکایی بیمه‌های اشخاص (Personal Line) هزینه‌های فروش، امور اجرایی و تسویه خسارت را حداکثر تا 12 درصد (15 میلیارد دلار) کاهش خواهند داد. به سبب نیاز به سطح بالایی از خدمات مشاوره‌ای در بیمه‌های ”کسب و کار“، در این رشته‌ها امکان کاهش هزینه‌ها 9 درصد (11 میلیارد دلار) خواهد بود.اگر تعریف به معنای عام را در نظر بگیریم حدود 1 درصد از 5/2 تریلیون دلار حق بیمه جهانی از طریق بیمه الکترونیک انجام می‌گیرد. اگر مفهوم خاص را در نظر بگیریم این رقم کمتر خواهد شد.
براساس تخمین بازوی تحقیقاتی شرکت Sigma Swiss-Re تا سال 2005 بیمه الکترونیکی 5 تا 10 درصد سهم بازار در بیمه‌های استاندارد شده در بیمه اشخاص (Personal line) را به خود اختصاص خواهد داد.این رقم برای اروپا 3 تا 5 درصد پیش‌بینی شده است. ذکر رقم دقیق ممکن نیست ولی آنچه که مهم است رشد مداوم و یکنواخت آن می‌باشد. طبق بررسی انجام گرفته از 166 میلیون user در آمریکا 25% آنها از Web برای کسب اطلاعات بیمه‌ای استفاده می‌کنند که از آن میان 73% آنها استعلام نرح را انحام می‌دهند.اینترنت به شرکتهای بیمه تازه وارد به بازار امکان می‌دهد که از فرآیند پرهزینه و طولانی راه‌اندازی شبکه‌های سنتی فروش پرهیز کنند و شرکتهای موجود خدمات مالی و اینترنتی نیز از حضور اینترنتی و نام تجاری خود برای اضافه کردن کالاهای بیمه‌ای به مجموعه کالاهای موجود خود بهره می‌برند.
بنابراین بیمه‌گران قدیمی با فشار رقابتی فزاینده‌ای روبرو می‌باشند. محصولات بیمه‌ای که به مشاوره کمی نیاز دارند برای فروش از طریق اینترنت مناسب هستند و واسطه‌های سنتی بیمه خود را با فشار رقابتی روبرو می‌بینند اما درمورد محصولات بیمه‌ای پیچیده و با ارزش معاملاتی بالا که مشتری تمایل بیشتری به صرف هزینه مشاور دارد، فروش از طریق اینترنت خیلی تناسب ندارد.
بنابراین محصولاتی برای بازاریابی بر روی اینترنت و توزیع Online مناسب هستند که می‌توان آنها را استاندارد کرده و با تعداد محدودی از پارامترها، تشریح و نرخ‌گذاری کرد نظیر؛بیمه اتومبیل، بیمه مسئولیت خصوصی، بیمه خانوار و بیمه عمر زمانی. البته این بدان معنا نیست که دیگر محصولات بیمه‌ای از فرصتهای فراوانی که تجارت الکترونیکی در اختیارشان می‌گذارد برای بهبود کیفیت خدمتشان استفاده نکنند.یکی از مسائل مهم در بیمه، ارزیابی متوسط خسارت انتظاری است تا بر پایه آن بتوان نرخ حق بیمه را تعیین کرد. همچنین برای مواقعی که حق بیمه دریافتی براساس نرخهای متوسط برای پوشش خسارتها در یک سال کافی نباشد بیمه‌گرها نیاز به داشتن منابع و ذخایر اضافی می‌باشند. نحوه وضع و بکارگیری این ذخایر توسط مقام نظارتی بیمه تعیین می‌شود.
محاسبه نرخ بیمه، تعیین ذخایر کافی برای پوشش خسارتهای بیش از حق بیمه سال، نحوه تعدیل نرخ برای مشتریان خاص همه اینها متضمن درگیر شدن در محاسبات و تحلیل‌های آماری دریافتی است که نیاز به دسترسی به اطلاعات کافی دارد. همچنین امروزه IT به صورت گسترده‌ای برای ارتباط با نمایندگان بیمه، پروسه صدور بیمه‌نامه، اعلامیه حق بیمه، تحلیل بازار، پیش‌بینی فروش و عملیات حسابداری در شرکتهای بیمه بکار گرفته می‌شود. بنابراین واضح است که بیمه یک موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی اطلاعات-بر (Info.-Intensive) است و برای تجارت الکترونیکی مناسب می‌باشد.
برای یک قرارداد بیمه چیزی بیش از یک سری اطلاعات نیاز نیست. بیشتر قراردادهای بیمه‌ای تا وقتی خسارت اتفاق نیفتد در حد یک اطلاعات خالص باقی می‌ماند. یک قرارداد بیمه یا بیمه نامه مثل سایر قراردادها نیاز به 4 شرط دارد:
1-قانونی بودن Legality2-ظرفیت و قابلیت Capacity3-پیشنهاد Offer4-قبول Acceptance.
برای اطمینان از قانونی بودن: مشتری نیازمند داشتن منفعت قابل بیمه است. اموالی که باید بیمه شود بایستی دارایی بیمه‌گذار باشد و اطلاعات لازم در این زمینه ارائه شود.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 179 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

مقاله فسلفه پيشرفت گرايي تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:46
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله فسلفه پيشرفت گرايي تحت pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فسلفه پيشرفت گرايي تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله فسلفه پيشرفت گرايي تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله فسلفه پيشرفت گرايي تحت pdf :

فسلفه پیشرفت گرایی

مقدمه
اندیشه پیشرفت و توسعه گرایی در قلمرو اقتصاد و اجتماع و سیاسی ریشه در تغییر اجتماعی، به ویژه در دگرگونی های سده نوزدهم دارد. دگرگونی های گسترده ژرفی كه در زمینه علوم و فرهنگ، بویژه علوم اجتماعی، پیرایش و پرورش اندیشه و اندیشمندان اجتماعی و بنیانگذاری دانشی نو به نام جامعه شناسی را در باختر زمین شتاب بخشیدند و آینده نگریها و برنامه ریزی های اجتماعی – اقتصادی را بر اساس دستاوردهای دانش های اجتماعی و در پرتو شناخت جامعه و قوانین حاكم بر حركات و تغیرات اجتماعی به اصطلاح در دستور كار ترقیخواهان و صالح اندیشان قرار دادند.

پیشرفت گرایی و آموزش و پرورش

پیشرفت گرایی جهان نگرایی ای است كه بر این باور می رود كه بهبود و اصطلاح شرایط انسان و جامعه هم ممكن است و هم مطلوب. بسیاری از پرورشكاران اولیه پیشرفت گرایی در جستجوی نوآوری های تربیتی ای بودند كه موجب آزادی نیروهای كودك گردد. پیشرفت گرایان دیگر به عمل گرایی جان دیوئی منتسب بودند، اعتقاد داشتند كه مدارس جزئی از قلمرو وسیع تر اصلاح نهادی و اجتماعی هستند.
پیشرفت گرایان، همچون روسو، آموزه ]دكرین[ دنائت آدمی را مردود انگاشتند، معتقد بودند كه مردم ذاتاً نیكند. علاوه بر این پیشرفت گرایی در روحیه صلاح اجتماعی كه بر جنبش پیشرفت گرایی قرن بیستم آمریكا حاكم بود ریشه داشت.
روسو در مقام، یكی از نخستین طغیانگران علیه آموزش و پرور

ش سنتی، مدعی بود كه مؤثر ترین یادگیری هنگامی تحقق می یابد كه از علایق و نیازهای كودك پیروی كند.
پتالوتستی بر آن بود كه اموزش و پرورش طبیعی باید در محیطی آكنده از محبت و امنیت عاطفی صورت پذیرد. مضافاً آنكه تربیت باید از محیط مستقیم كودك آغاز شده، متضمن فعالیت های حواس او در ارتباط با اشیاء موجود در محیط باشد.
به منظور انجام بخشیدن به موضوع تربیتی پیشرفت گرا، انجمن بر اص

ول زیر صحه نهاد:
1) آموزش و پرورش پیشرو باید آزادی ای فراهم كند كه حامی رشد و كمال طبیعی کودک از طریق فعالیت هایی باشد كه ابتكار، خلاقیت، و ابزار وجود را در او پرورش می دهد.
2- آموزش باید تماماً به یاری

رغبت خود طفل كه از تماس با جهان واقعی برانگیخته می شود، هدایت شود.
3- معلم پیشرفتگرا باید یادگیری كودك را در مقام مدیر فعالیت های پژوهشی هدایت كند، نه به عنوان دستور دهنده.

4- موفقیت های دانش آموزان باید برحسب پیشرفتهای فكری، جسمانی، اخلاقی و اجتماعی اندازه گیری شود.
5- به منظور تأمین نیازهای كودك برای رشد و تكامل باید بین معلم، مدرسه و خانه و خانواده همكاری بیشتری معمول گردد.
6- مدرسه پیشرفتگرای حقیقی باید آزمایشگاهی برای فعالیت های نوجویانه باشد.
اهداف تعلیم و تربیت
دیویی و پراگماتیستها معتقد بوده كه تعلیم و تربیت یك ضرورت زندگی است او خاطر نشان می ساخت كه جامعه متمدن بدان سبب به حیاتش ادامه می دهد كه تعلیم و تربیت با استفاده از ارتباط عادتها، فعالیت ها، افكار و احساسات از نسلی به نسل دیگر از مسن ترها به جوان تر ها منتقل می شود.
اساساً تعلیم و تربیت یك هنر است و معلمان هنگامی كه آن را از روز مرگی و كسالت دور می سازند والاترین مفهوم این هنر را تبیین می كنند. فرایند تربیتی تنها زمانی متحقق می شود كه فهمیدن ترویج یابد. در مقابل حرفه آموزی صرف كمك كردن به كودك برای اندیشیدن تعلیم و تربیت است. باید به تعلیم و تربیت نه به عنوان آمادگ

ی برای زندگی، بلكه به عنوان خود زندگی نگاه شود.
دیویی در كتاب «آیین تربیتی من» این اعتقاد را كه تعلیم و تربیت دو جنبه مبنایی دارد مطرح می كند: جنبه روان شناختی و جامعه شناختی.

اهمیت هر یك كمتر از دیگری نیست چون امیال و توانایی های كودك فراهم كننده ماده و نقطه شروع همه تربیت هاست ضمن اینكه دانش مربی در مورد شرایط اجتماعی برای تفسیر توانایی های كودك ضروری است.
به نظر دیویی مقاصد باید:
1- از شرایط موجود ناشی شده باشد.
2- لااقل در آغاز آزمایشی بوده قابل انعطاف باشد.
3- مقصود باید همیشه به سوی آزادی فعالیت ها و یك مناسبت مورد نظر جهت داده شود.
دیویی می پنداشت این مردم (والدین- شاگردان و شهروندان) هستند كه مقاصد تربیتی دارند نه فرایند تعلیم و تربیت به نظر او مقصد تعلیم و تربیت

رشد است: «چون رشد ویژگی زندگی است، تعلیم و تربیت سراسر رشد است و هیچ غایتی ورای رشد ندارد.»
سیدنی هوك تأكید می كند كه آموزش و پرورش برا

ی رشد با آموزش و پرورش برای جامعه دموكراتیك همخوانی دارد.
ویلیام هرد كیلپاتریك، یكی از شاگردان و همكاران دیویی اصرار داشت كه دغدغه فوق العاده هر فرد باید آن باشد كه همه مردم بیشترین و بهترین امكان زندگی

را داشته باشند.
آموزش و پرورش موظف به آموزش چگونه زندگی كردن به كودكان است.این امر در سه مرحله انجام می شود: 1- تدارك فرصت برای زندگی 2- آینده نگری برای یادگیری تجربه ها 3- تأمین شرایط برای رشد خصلت های مطلوب
روشهای تعلیم و تربیت
مربیان شیوه هایی را ترجیح می دهند كه انعطاف پذیر شده، قابلی

ت استفاده به صورتهای مختلف را داشته باشد به همین منوال آنان ساختمان و وسایلی را برای مدرسه می پسندند كه مفید باشد. مبلهای قابل جابه جایی، مبلهای هماهنگ با كودكان، دیوارهای تاشو و چاپ كتاب با حروف درشت، همه چیزهایی است كه از كارهای دیویی در مدرسه تجربی او در شیكاگوسردرآورد. علاقه مندند به كودكان بیاموزند چگونه مشكلات را حل كنند، آنان می پندارند كه موقعیت های زندگی واقعی، توان حل مشكل را در صحنه عمل تأیید می كند. (روش اكتشافی)
از برخی جنبه ها روش یادگیری همان قدر مهم است كه محتوای آموخته شده آنان می پندارند كه اگر كسی بداند چگونه باید به سراغ حل مشكل برود، پس آماده شده تا از عهده چیزهای دورتری كه مدرسه شاید نتواند با آن سروكار داشته باشد براید چون مدرسه نمی داند شخص در آینده با كدام نوع از مشكلات زندگی مواجه شود. اما به نظر آنان مشكلاتی مانند آنچه كه مربوط به ازدواج، خانواده، اوقات فراغت، و سوالات مربوط به صلح و جنگ است شاید معرفی یا پیش بینی شود.

مدرسه باید به منظور آماده ساختن فرد برای فائق آمدن بر آن مشكلات به او كمك كند.
تعلیم و تربیت گسترده و كلی تر را تأیید می كنند و معتقدند اگر كسی دانش را به عناصر مجزا تقسیم كند آن را به هم پیوند ندهد، با خطر از دست رفتن دور نما مواجه می گردد.
این رویكرد مخالف تجزیه دانش به عناصر سازنده آن نیست، بلكه ما را با قرار دادن آنها در كل

نوسازی شده كه به انسان جهت و بینش جدید می دهد، ترغیب می كند. در تحصیل این كلیت جدید است كه پراگماتیسم انسان گرا و جامع نگر می شود روش تجزیه اذعان دارد كه نتیجه ثا

بت یا مطلق وجود ندارد، در نتیجه تعلیم و تربیت پراگماتیك حقیقتاً تعلیم و تربیت «كشف » است. یكی از رویكردهایی كه توسط مربیان پراكماتیك همچون ویلیام هردكیلپاتریك پیشنهاد شده «رویك

رد پروژه» برای یادگیری است.
هرچند شاید در میان صاحب نظران این مكتب اختلافاتی فردی در مورد جنبه های مشخص روش وجود داشته باشد، ولی همه آنها با این امر موافقند كه شیوه مناسب تعلیم و تربیت، تجربی،

انعطاف پذیر و نامحدود بوده، به سوی رشد قابلیت تفكر و مشاركت هوشمندانه فرد در زندگی اجتماعی جهت داده می شود.
برنامه آموزش درسی
به نظر جان دیویی دو موضوع مهم وجود دارد: موضوع منطقی و موضوع روانشناختی. اولی «انضباط» دومی «رغبت» را مورد تأكید قرار می دهد این اشتباه است كه بین رغبت كودك و موضوع درسی ضروری شكاف مشاهده شود، چون موضوع درسی مناسب چیزی ثابت و آماده و خارج از رغبت

كودك نیست.
اینان به یك برنامه درسی متنوع معتقدند. به عنوان نمونه از مطالعاتی در حرفه ها و بهداشت، و در عناوینی همچون خانواده و اقتصاد حمایت كرده اند.

تجربه دینی
نظریه های دیویی در مورد تجربه دینی را می توان در شماری از كارهای او یافت، ولی این نگرش ها در كمال ایجاز در كتاب« ایمان همگانی» (كه در سال 1934 منتشر شد) اظهار شده است. به نظر دیویی مذهبی بودن نیازمند پذیرش عقاید فوق طبیعی یا دین نظامدار نیست. او میپنداشت كه اكثر ادیان دارای تأثیر منفی است چون به تفكیك و طبقه بندی مردم گرایش دارد كه خود عمل نامعقول در جامعه دموكراتیك است. او فوق طبیعی گرایی والحاد نعطاف ناپذیر، هر دو را رد كرده به جای آن توجه درباره وجود انسان درقلمرو طبیعت را ترویج می كرد. اندیشه های دینی در نیازهای طبیعی انسان ریشه دارد.
رشد اخلاقی
مقررات اخلاقی باید بر حسب نتایج خود در هر موقعیت هماهنگ شده یا از اینرو، هر عملی برحسب پیامدهایش خوب یا بد ارزیابی می شود. این ماهیتاً فرایندی تربیتی است، چون آگاهی و دغدغه نسبت به نتایج فقط از طریق تفكر دقیق و انعكاسی حاصل می شود. دیویی اخلاق را به عنوان شاخه ای از دانش كه مبتنی بر درك صومعه ای یا فریضه ای الهی باشد، مردود م

ی دانست. اساساً او می پنداشت كه خصایص اخلاقی با مشاركت فرد در گروه اجتماعی یا با فراگیری اخلاق در خلال زندگی به دست می آید.
دیویی تعلیم و تربیت اخلاقی را به مشابه فرایند پیشرفت از طریق مراحل پیش تربیت داده شده، فراگیر، یا غیر متفاوت نمی دید بلكه می توان گفت كه این تربیت از تجربه افراد در متن اج

تماع حاصل می شود و می تواند به نظام صحیح برنامه ریزی، روش ها و زندگی اجتماعی مدرسه قاطعانه رشد كند. به نظر دیویی مقصد آموزش و پورش رشد است، و اهمیت اخلاقی آن در نتایج اجتماعی هوش اجتماعی و قضاوت شخصی قرار دارد.
رشد زیبایی
هركسی مستعد كسب و لذت بردن از تجارب زیبایی شناختی است به شرط آنكه هوش اخلاق از طریق تعلیم و تربیت توسعه داده شود. تجربه زیبایی شناختی آن است كه طی آن فرد و محیط، یا عامل درونی و بیرونی، باهم سازگار باشد. این نوع تجربه همان است كه دیویی آن را «تجربه كامل» یا تجربه ای كه وحت و كمال را به ارمغانط می آورد، می نامد. این تجربه انسانی در اوج خود است. دیویی عقیده داشت كه تعلیم و تربیت پیش ازهر چیز فعالیتی هنری بوده از یك فعالیت كاملاً علمی متمایز است.
پراگماتیسم (پیشرفت گرایی) به عنوان فلسفه تعلیم و تربیت
این اشتباه است كه پراگماتیسم را درپیوندی بسیار نزدیك با تعلیم و تربیت پیشرفته در همه زمینه ها بدانیم. هرچند مطمئناً درست است كه بیشتر پیشرفت گرایان مدعی موافقت با فلسفه جان دیویی اند، ولی خود دیویی اغلب منتقد تندرویهای پیشرفت گرایی بود. كتاب تجربه و تعلیم و تربیت او همانقدر به افراط پیشرفت گرا متمایل شده كه به تعلیم و تربیت آمریكایی به شیوه كهن و محدود سنتی آن.
بنظر پراگماتیستها تعلیم و تربیت باید طبیعی و مربوط به رشد انسان به عنوان نوع پیچیده ای از حیوانات باشد. آنان مدتها از مدارسی كه كودكان بتوانند در حوالی آن حركت كنند، یعنی از مدارس باز و محیط محركی كه عنصر طبیعی را در تعلیم و تربیت وار كند، حمایت می كردند. احتمالاً اندیشه های بی كس، لماك و روسو به بهترین شكل با تفكرات جان دیویی تركیب شده باشد. همچنان كه اندیشه های پیشرفت گرایی با پذیرش بیشتری مواجه می شدع تأثیر آنها نیز افزایش

می یافت. آمریكایی ها در طول جنگ جهانی دوم باید تعلیم و تربیت را روی شمعك قرار می دادند. اما درباره پس از جنگ تأثیر آن پدیدار شد. انتقاد از آموزش و پرورش «احمقانه» و «تابع هوسها و تكلف ها» «و بی بندوباری» در تعلیم و تربیت پیشرفت گرا مطرح می شد.
ماهیت تجربه

به نظر دیویی تجربه فقط یک رویداد مجزا ینست تجربه عمق داشته به طبیعت می رسد. تجربه و طبیعت دو چیز جدا از هم نیستند، بلکه تجربه بخشی از طبیعت است. به نظر او تجربه درباره طبیعت و در آن است، طبیعت عبارتست از سنگ ها، گیاهان، شرایط اجتماعی، لذتها و آلام است. خلاصه دیویی بر آن بود که ما نمی توانیم تجربه و طبیعت را تفکیک کنیم طبیعت آن چیزی است که تجربه می کنیم. و ما باید تجارب خود را بر حسب روابط طبیعی آن مشاهده نماییم. به این ترتیب دیویی طبیعت را هم ثابت و هم متزلزل، هم معین و هم نامعین می دید، یعنی چیزهایی هست که به کندی تغییر می کند. برخی تجارب ثابت است، حال آن که برخی دیگر در آشفتگی و نوسان است.
دیویی از رهبری روسو در مهم دیدن طبیعت در تعلیم و تربیت پیروی کرد، هر چند او بیشتر مسلک رمانتیک روسو را مردود می دانست روسوس برای تعلیم و تربیت سه منبع مشخص کرد.
1- طبیعت: رشد خودجوش ها و استعدادها
2- موجودات انسانی : کاربردهای اجتماعی که بر این رشد عرضه می کنیم .
3- اشیا: فراگیری فراگیری تجربه شخصی از محیط پیرامون
ابزارگرایی
توجه دیویی به کنش اجتماعی تعلیم و تربیت، به فلسفه او نوعی جهت یابی عمل قطعی می دهد اصرار او بر این بود که فلسفه باید بجای بحث در مورد ساختارهای نظری غیر قابل تغییر، خود را با مشکلات انسان در جهاتی متغیر و نامعین درگیر کند.
دیویی در کتاب چگونه می اندیشیم، نشان داد که چگونه می توان اندیشه ها را به عنوان ابزارهایی در جهت حل مشکلات واقعی به کار گرفت و دیدگاهش را رد پنج مرحله توصیف کرد:
الف) مشکل محسوسی که در اثر تضاد در تجربه یا گرو دشواری نسبت به تجربه سیال اتفاق می افتد.
ب) موقعیت و تعریف آن، تعیین حدود یا ویژگی های مشکل با عباراتی شفاف
ج) توصیه هایی در مورد راه حل ممکن، تشکیل دامنه ای وسیع از فرضیات

د) پیشرفت به کمک استدلال در مورد موقعیت های توصیه شده
هـ) مشاهده و تجربه بیشتر که به پذیرش یا رد آن پیشنهاد می انجامد.
فردگرایی و روابط اجتماعی

یکی از جوانب فلسفه دیوئی که در اطراف آن مشاجره بسیاری شده نگرش او نسبت به فرد گرایی در جهان اجتماعی است. از یک طرف کسیانی مدعی بوده اند که او فرد گرایی را به زبان جامعه نظام دار ارتقا بخشیده است. از سوی دیگر بسیاری او را مهتم می کنندکه فرد را در زیر عینیتی پنهان که توسط فن آوری، هوشیاری علنا و موسسات اجتماعی متمرکز ارائه شده مدفون کرده است.
دیویی پیش از پذیرش دو قطب ذهنیت یا عینیت، بر آن بود تا نشان دهد که تجربه قبل از هر چیز خام و کلی است و تمایز ذهنیت (یا فردیت) و عینیت (یا محیط اجتماعی) از تجربه ناشی می شود. خلاصه یکی از اینها ضرورتاً واقعی تر از دیگری نیست چرا که دیویی ذهن و شی ء یا یا فرد و جامعه را در تعالی متزلزل، یعنی ارتباطی تعاملی می دید. به نظر دیویی جامعه صنعتی مدرسه باید موسسه ای باشد که در ان استعدادهای فردی و اجتماعی کودکان بتواند پرورش یابد راه کسب این هر دو زندگی دموکراتیک است فردیت مهم است چون سرچشمه ابداع و تغییر در موضوعات انسانی است.
ویلیام کیلپتریک و روش پروژه
روش پروژه کیلپتریک اتکای آ.پ سنتی را بر آموزش کتاب محور مردودی انگاشت با اینکه کیلپتریک خود ستیزه نبود ولی معتقد بود که کتاب نمی تواند جانشین برای یادگیری از راه زندگی باشد. زیانبارترین وجه کتاب زدگی در سلطه کتاب درسی در آموزش سنتی یافت می شود. معلمان به طور انحصاری به اطلاعات کتب درسی تکیه می کنند این امر غالباً به تجارب دست در دومی می انجامد که به صورت مکانیکی سازماندهی شده اند. دانش آموزی که در مدرسه سنتی موفقیت کسب می کند غالباً گرایش کتاب محورانه دارد و در حفظ کردن مطالب موفقیت دارد، نه ضرورتاً در درک آنچه می خواند.
در برابر ماهیت مکانیکی آ.پ سنتی کتاب محور، روش پروژه کیلپتریک به این منظور طراحی ده بود که پیشرفتگرایی سازنده ای را در راستای خطوط آزمایشگرایی توضیح دهد. در روش پروژه دانش آموزان می بایست کار خود را در قالب فعالیت ها یا پروژه هایی که زمینه ساز تلاشهای هدفمند باشند، طراحی، هدایت و اجرا کنند. روش پروژه در صورتبندی تئوریکی به عنوان روشی مشکل کشایانه قلمداد می شود. دانش آموزان چه به صورت فردی و چه گروهی مسائل

را که در تجربه هایشان ظهور می کنند، تعریف می کنند. یادگیری وظیفه مدار خواهد بود به این معنی که موفقیت از طریق حل مسأله و آزمودن راه حل از طریق عمل کردن بر پایه آن حاصل می شود. عملی که از طراحی هدفمندانه ناشی شود با آزمودن عملگرایانه همخوانی خواهد داشت و برپایه پیامدهایش مورد قضاوت واقع می شود.فرد تربیت یافته ای که کیلپتریک بر پایه همکاری هدفمند مد نظر داشت شامل مرد و زن مدوکرات بود چنین فردی از کرایش آزما

یشگری برخوردار بود، تمایل دارد که تنها ارزشها و باورهای مد روش ا محک بزند. دانش آموزان از طریق روش پروژه با چگونگی اعمال شیوه های دموکراتیک بحث آزاد، اندیشه ورزی مستدل و دقیق،س تصمیم گیریهایی که حقوق اکثریت و اقلیت را محترم بدارد، و عمل که زمینه ساز دگرگونی آرام اجتماعی باشد آشنا خواهد شد.
همزمان با جنبش و پیشرفتگرایی و ایدئولوژی پیشرو، فلسفه مدرن در برابر فلسفه سنتی به طور گزینشی اصول پیشرفتگرایی را رد خود ادغام کرد. فلسفه جدید آ.پ رکن اساسی بارز بسیاری از برنامه های داشنگاه ها را رد زمینه آ.پ حرفه ای تشکیل می داد. در رویکرد نوین، وجوه اصلی عبارت بودند از : 1) مدارس بزرگتر که بخش های متعدد کلاس ه و تنوع بیشتر برنامه درسی را تسهیل می کرد.
2) تنوع برنامه درسی که بر غنای آ.پ می افزود.
3) گرایش به ایجاد مدارس راهنمایی یا مدارس میانی به عنوان مدارس مستقل این تحولات اغلب از حمایت پیشرفتگراها برخوردار بودند و به صورت بخشی از ایدئولوژی مدیران مدارس جدید در آمدند.
دیوئی و سایر دانشوران پیشرفت گرا دست به کار سدند تا فلسفه آ.پ را ر

د مقابل داروینیسم اجتماعی تثبیت یافته هربرت اسبنسر، به ابزاری برای اصلاحات اجتماعی تربیتی تبدیل کنند.
معلم پیشرو
شاید مهمترین چالش برای معلم عبارت از آن بود که مانند راهنما رفتار کند  بر آن سلطه ندارد، بلکه علایق یادگیرندگان را محور قرار می دهد. معلم به طور شایسته راهنمای گفت و شنود، طرح ریزی و اجرای یادگیری است.
روابط فلسفی و ایدئولوژیک پیشرفتگرایی
پیشرفتگرایان از طبیعت گرایانی همچون روسو این آموزه را آریه گرفتند که کودکان را باید آزاد گذارد تا طبق اعتماد و نیازهای خود رشد کنند.
پیشرفتگرای به عنوان نظریه ای تربیتی با بسیاری از مفاهیم و عملکردهای مرتبط با ماهیت گرایی و پایدارگرایی مخالف است پرورشکار بنیاد گرا که موضوع تربیتی او منعکس کننده ماهیت گرایی و پایدار گرایی محافظه کارانه تر و سنتی تر است نکات زیر طرفداری می کندس :
1) یادگیری مهارتهای وسیله ای و فرهنگی پایه، که مبنای سایر موضوعات مدرسه و فعالیت های خارج از مدرسه جنبه بنیادی اساسی و زایا دارند. از دیرباز طرفداران آ.پ بنیادی، تحصیل را به صورت آموزشی ادبی کتاب محور تلقی کرده اند.
2) سازمان دادن برنامه درسی بر محور مهارتها و موضوعات اساسی تعریف شده، همچنین ابزار مخالفتی عمومی با الگوی برنامه ای نسنجیده نامشخص و آشفته ای که بر آ.پ باز، یادگیری از راه تجربه های میدانی، پروژه ها، فعالیت ها و سایر انواع آموزش های پراکنده تکیه می کند.
3) شناسایی مدرسه و مدیران و معلمان آن به عنوان متخصصان آکادمیک که در محتوای برنامه و روش تدریس صاحبنظرند . حامیان آ.پ با بهره گیری از مدسته به عنوان ابزار تحول اجتماعی، نوآوری و آزمایشگری مخالفند. کلاس تحت سلطه معلم است و تدریس به دست او طراحی می شودو هدایت می شود.
پرورشکار پیشرفتگرا متقابلاً موضع تربیتی زیر را اتخاذ می کند:
1) به جای معرفی مهارتهای بنیادی به صورت مستقیم به کودکان، بهتر است آنان ر

ا وادار کنیم که روش های یادگیری و تحقیق را از طریق حل مسائل و ارضای نیازهایشان فراگیرند.
2) مدرسه باید در متن مسائل اجتماعی و پیشبرد تحولات جمعی قرار گیرد.
3) معلمان باید راهنمایان پروژه، و محرکان، مستشاران یادگیری باشند نه انتقال

دهندگان اطلاعات، باید متنوع و اغلب غیر مستقیم باشد.
نقادی دیوئی از آموزش و پرورش پیشرو
دیوئوی هشدامی داد که مجادله بین آموزش و پرورش سنتی و پیشرو به صورت اداعاهایی دال بریا «این مشق» یا «آن مشق» تنزل کرده است . اگرچه دیوئی هوادار پیشرفت گرایی بود ولی معتقد بود که بسیاری از پیشرفتگرایان صرفاً علیه عملکردهای مدارس سنتی عکس العمل نشان می دهند و از عهده صورتبندی فلسفه ای تربیتی که بتوان از آن مشابه نقشه ای برای فعالیت عملگرایانه بهره گرفت برنیامده اند.
تحلیل دیوئی از مدارس سنتی و پیشرو در شفاف ساختن تضادهای بین این دو نهاد مفید بود وی می گفت مدارس سنتی نهادهایی رسمی هستند که برنامه موضوع محوری تکیه می کند که معارفی همچون زبان، تاریخ، ریاضایات و علوم را مستقل از هم سازماندهی شده اند، شامل می گردد.
سنت گرایان پایدارگرا و ماهیت باور معتقد بودند که خرد انسان در میراث فرهنگی بشریت نهفته است آداب هنجارها، و اخلاق از سنت برداشت می شوند و مشمول آزمون روش علمی نمی شوند.
معلم سنت گرا کدام مکتوب را به مشابه سرچشمه حمت تلقی می کرد. و بر کتاب در

سی به عنوان منبع دانش ، و بر درس پس دادن به مشابه جاری ساختن دانش از دانش آموز تاکید می کرد . سنت گراها تلاش کرده بودند که مدرسه را از مجادله های اجتماعی به دور نگه دارند. آنان بر پایه این باور که یادگیری شامل انتقال ذخیره های معرفت به ارث مانده از گذشته و

تسلط بر آن است، علاقه و نیازهای کودکان را نادیده انگاشته و عامرانه از مسائل اجتماعی و سیاسی اضطراری چشم پوشی کرده بودند. انتظار آن بود که محصولات آ.پ متعارف (یعنی دانش آموزان ) خرد سنتی را پذیرا شوند و از عادات و نگرش هایی که همرنگی را موجب می شوند، برخوردار گردند و نسبت به مرجع قدرت فروتن و فرمانبردار باشند.
پرورشکار پیشرفتگرایی ای حقیقی معلمی است که در ارتباط دادن شرایط درونی یادگیرنده – یعنی نیازها، علایقریا، قابلیت ها و آمال دانش آموز با شرایط عینی تجربه- یعنی عوامل محیطی که جنبه تاریخی، طبیعی، اقتصادی و جامعه شناختی دارند- ماهر باشد. دیوئی معتقد بود که پیشرفت گرای یبا ید از رویا پردازی ساده لوحانه درباره ماهیت کودک بپرهیزد . اگر چه نیازها و رغبت های کودکان همیشه سرآغاز یاد گیری می باشند ، ولی غایت آن نیستند . غرایز وسائقها باید پالایش یافته، به هوش اجتماعی تامل ارتقاء یابند.

آموزش و پرورش پیشرو ، باید الگو های تحقیق هدف مند توام با تامل را در یادگیری پرورش دهد . دیویی ماهیت گرایی و پایدار گرایی را به چالش خوانده ، به پرورشکاران هشدار می دا دکه از( بازگشت به روشهای فکری و آرمانهایی که قرنها قبل از پیدایش روش ظهور کرده بودند) پر هیز کنند . پرورشکاران حقیقی خواهند کوشید کهد به طور منظمی ( از روش علمی به مشابه الگو و آرمان هوشمندانه کاوش و از به کارگیری امکانات بلقوه درون ذاتی تجربه ) بهره گیری کند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 165 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

تحقيق غلامرضا تختي تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:46
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

تحقيق غلامرضا تختي تحت pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقيق غلامرضا تختي تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي تحقيق غلامرضا تختي تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن تحقيق غلامرضا تختي تحت pdf :

غلامرضا تختی از بزرگ‌ترین کشتی‌گیران دوران معاصر ایران است.
زندگی
غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه در خانواده‌ای متوسط در محله خانی‌آباد تهران به دنیا آمد. رجب خان (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. حاج قلی، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به نام خانوادگی تبدیل شد. رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود واز همین راه مخارج زندگی خانواده پرجمعیت خود را تأمین می‌کرد نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده ناچارشد خانه مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی آباد درس خواند و در سال به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت. تختی در دوران زندگی ورزشی اش رکورد دار شرکت در المپیک‌ها و کسب بیشترین مدال از این آوردگاه بود. درچهار دوره المپیک حضور داشت و حاصل آن یک طلا، دو نقره و یک عنوان چهارم بود که در کشی ایران این امر اتفاق نادری است. جهان پهلوان علاوه بر قهرمانی، به لحاظ منش و رفتار انسانی و سجایای اخلاقی پسندیده و جوانمردی و نوع دوستی شهره خاص و عام بوده است. او زندگی خود را وقف مردم کرده بود. شادروان تختی در ورزش باستانی و کشتی پهلوانی نیز دارای تبحر و مهارت بود، چنان که سه بار پهلوان ایران شد و هر بار کشتی گیران نامداری را مغلوب کرد. وی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو، ) در آبان ماه سال زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد؛ که حاصل آن تولد بابک در سال بود و سرانجام پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش خبر درگذشت جهان پهلوان همه را در اندوهی عظیم و بهتی شگفت انگیز فرو برد در مورد قتل و یا خودکشی وی دلایلی همچون ناراحتی های روحی و مشکلات مالی آوردند ولی هیچ گونه بازرسی برای قتل وی به صورت جدی شکل نگرفته است.
افتخارات تختی
بازیهای المپیک:
• پنجاه و دو هلسینکی :مدال نقره کیلو گرم
• پنجاه و شش ملبورن: مدال طلا کیلو گرم
• شست رم: مدال نقره کیلو گرم
• شست و چهار توکیو: چهارم کیلو گرم
قهرمانی جهان:
• پنجاه و یک هلسینکی: مدال نقره کیلو گرم
• پنجاه و چهار توکیو: نفر پنجم کیلو گرم
• شست و یک یوکوهاما: مدال طلا کیلو گرم
• شست و دو تولیدو: مدال نقره کیلو گرم

بازیهای آسیایی:
• پنجاه هشت توکیو: مدال طلا کیلو گرم
• جمع مدالهای غلامرضا تختی: هشت، طلا، نقره
المپیک - جهانی - بازیهای آسیایی
تختی اولین کشتی گیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدال‌های جهانی و المپیک بشود: جهانی و المپیک (در کیلوگرم)، المپیک ، ، جهانی تهران و یوکوهاما (در کیلو) و جهانی تولیدو در کیلو.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 284 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

مقاله در مورد‌چالش هاي مديريت ديجيتال در عصر ارتباطات تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:46
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله در مورد‌چالش هاي مديريت ديجيتال در عصر ارتباطات تحت pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد‌چالش هاي مديريت ديجيتال در عصر ارتباطات تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله در مورد‌چالش هاي مديريت ديجيتال در عصر ارتباطات تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد‌چالش هاي مديريت ديجيتال در عصر ارتباطات تحت pdf :

چالش های مدیریت دیجیتال در عصر ارتباطات

پیشگفتار – تا همین گذشته نه چندان دور ، مثلا تا دهه پیش بسیاری از اصول و مبانی مدیریت همچنان پایدار و پابرجا بود و تنها رویکردها وشرایط بود که تفاوتهایی در مکاتب مدیریتی ایجاد می نمود. ولی امروزه در عصر دیجیتال چالشهای تند و تازه ای پیش روی مدیران قرار دارد.
چالشهایی که ویژگیهای عصر جدید هستند. جهانی شدن ، فن آوری اطلاعات و سرعت تحولات برخی از این چالشها هستند.

اما به نظر میرسد که حاد ترین و بی رحم ترین دست اندازی که گریبان مدیران را گرفته است تغییر تعاریف اصولی باشد. تعاریفی که سالها

ی سال مبنای عمل و ارزیابی بوده اند.
امروزه تعریف دانش ، ثروت ، و ارزشهای اجتماعی دگرگون شده اند. مدیران سازمانها چگونه با این چالشها برخورد می کنند ؟
در این مقاله به بررسی چالشهای فرا روی سازمان ها و مدیران در فرآیند دیجیتالی شدن می پردازیم.
مقدمه :
می توان دردسر های مدیریت در دهه جاری و پیش رو را به دو بخش تقسیم نمود:
نخست : آندسته از مشکلاتی که بی ثباتی ها و سرعت تحولات تحمیل می کنند.
دوم : آندسته از مشکلاتی که چارچوب های فکری و دستگاههای ارزشی را متزلزل می سازند.
رابطه پیچیده ای میان درد و درمان در مدیریت عصر حاضر برقرار است. به گونه ای که اثرات جانبی (Side effect) برخی از درمانها به اندازه خود دردها نیازمند توجه هستند. و بسیاری از راهکارها (Solutions) اثرات جانبی وخیمی دارند که خود نیازمند طرح و برنامه ای برای بهبود است. و همه این برنامه ریزی ها در شرایط بی ثبات و غیر قابل پیش بینی با قاطعیت اندک رخ میدهند.
در این چکیده قصد آن را داریم تا پاره ای از عمومی ترین و رایج ترین چالشهای فراروی مدیریت عصر حاضر را بررسی کنیم. چالشهایی که تقریبا همه مدیران به نوعی تجربه ای از رویارویی با آن را دارند. و سپس در انتها مدیران را از حیث نحوه پاسخ به فن آوری اطلاعات و بویژه فن آوری اطلاعات دسته بندی می کنیم و صفات هریک را بر می شماریم.
از آنجا که گسترش فن آوری اطلاعات و ارتباطات و در پی آن مدیریت دیجیتالی سازمان ، خود مقوله ای جدید است لذا سوابق تحقیق در این امور محدود به دهه اخیر می باشد. در کشور ما ایران نیز چند سالی است که سازمانها با دو رویکرد کلی به سمت مدیریت دیجیتالی کشیده شده اند.
نخست : برای رهایی از حجم بالای پردازشهای بروکراتیک سازمانی
دوم : برای تظاهر به نوگرایی و مدرن بودن .
که متاسفانه رویکرد دوم غالب است. این در حالی است که سازمان های قدیمی تر با ساختار کلاسیک به تازگی با رقیب تازه ای روبرو ش

ده اند : سازمانهای مجازی و دیجیتالی. از سوی دیگر مرزها در نوردیده شده اند و تجارت و بازاریابی جهانی(Global Marketing) ، همه کسب و کارهای محلی (Local Business) را در برابر رقبای جهانی قرار داده است.
این شرایط که به کلی بیسابقه است ، تعاریف پایه را نیز دستخوش دگرگونی کرده است.

شرح :
عمده ترین چالشهای مدیریت دیجیتال در سالهای گذشته و پیش رو عبارتند از :
1- امنیت
2- ثبات
3- روابط انسانی
4- سرعت تحولات
5- تغییر اصول و تعارف پایه مدیریت
که به شرح مختصری پیرامون هریک از موارد بالا و بررسی اثرات جانبی برنامه های اصلاحی می پردازیم که برای آنها تدارک دیده شده است.

1- امنیت (Security)

امنیت اطلاعات و حفاظت از اسرار سازمانی همواره ذهن مدیران را مشغول خود ساخته است. ساخت صندوقهای ایمنی و مکانیزمهای حفاظتی برای نگهداری از اسناد کاغذی ، خود صنعتی گسترده را پدید آورده است. مراقبت از اسناد کاغذی چندان مشکل نیست. اما هرچه این امنیت را بالاتر ببریم هزینه و زمان دسترسی (Access Time) را افزایش داده ایم. اما با پیدایش رایانه ها و ظهور نوع تازه ای از سند بنام سند دیجیتال کار ویرایش و دسترسی ، صدور و انتقال اسناد ساده و مکانیزه گردید . همزمان با این دگرگونیها نوع تازه ای از تخلفات نیز مشاهده گردید و مساله امنیت اسناد دیجیتالی مطرح شد. همچنین مشکلات اعتبار سنجی (Authentication) و امضای دیجیتال (Digital Sign) خود مقوله ای شد که مدیران را بیش از پیش از الک

ترونیکی نمودن اسناد حساس و دارای اعتبار حقوقی منصرف ساخت.
دلیل این بی میلی و انصراف سه چیز میتواند باشد :
الف : عدم طراحی سیستم اطلاعاتی بصورت درست و منطبق با نیاز سازمان.
ب : عدم آشنایی کارکنان با مفاهیم فن آوری اطلاعات و ناتوانی در کار با رایانه
ج : رشد روزافزون تخلفات دیجیتال و نگرانی از امنیت داده ها.
مورد الف بویژه در کشورهای در حال توسعه که نخستین برخوردها را با فن آوری اطلاعات تجربه می کنند فراوان دیده می شود. حتی گاه به سختی می توان یک سیستم یکپارچه و بی عیب و نقص را در این کشور ها پیدا کرد.
ب: عدم آشنایی کارکنان و مدیران با مفاهیم بنیادین فن آوری اطلاعات.
مدیران در عصر دیجیتال نیاز به دو نوع سواد تازه دارند. یعنی علاوه بر تخصص های اساسی به دو دانش زیر نیز نیاز مندند :
1- سواد کار با اطلاعات
2- سواد کار با رایانه
سواد کار با اطلاعات همانا دانش بهره گیری و تجزیه و تحلیل اطلاعات است. زندگی امروز بیش از هر زمان دیگری به اطلاعات وابسته است. گاه با شنیدن یک عدد شاد و گاه غمگین میشویم. و یک عدد میتواند یک مدیر را موفق و یا از کار برکنار سازد. اما بدلیل هجوم انبوهی از اطلاعات ، نیاز به ابزار پردازش اطلاعات احساس می شود. این ابزار نیز رایانه ها هستند . و منظور ما از رایانه تنها یک سخت افزار تزیینی نیست ، بلکه منظور یک سیستم اطلاعاتی دقیق و منسجم متشکل از سخت افزار و نرم افزار مناسب است. کار با رایانه و بهره گیری از سیستم های اطلاعاتی برای اهداف پردازشی و تجزیه و تحلیل نیز خود نیازمند کسب تجربه و دانش تخصصی مربوط به خود دارد.
و ضعف مدیران در این دو نوع سواد اطلاعاتی ( نوع اول و نوع دوم) یکی از چالشهای پیش روی مدیران و دلیل مقاومت آنها در برابر رایانه ای شدن امور است. حال هر نوع سازمانی که باشد خواه دولتی و خواه خصوصی ، خواه تجاری و خواه فرهنگی.
ج: تخلفات دیجیتال: امروزه کودکان از والدین باهوش ترند. آنها بخوبی با تلفن همراه و رایانه کار می کنند و کارهایی انجام میدهند که والدین از انجام آن عاجزند. مدیران سازمانها نیز در وضع مشابهی قرار دارند. گته کارکنان به اطلاعات محرمانه دسترسی غیر مجاز پیدا می کنند و این مساله که متصدی بخش رایانه شرکت یا سرپرست شبکه بیشتر از مدیر کل سازمان به اطلاعات دسترسی دارد بسیاری از مدیران را کلافه و مضطرب می کند و آنها را از رایانه ای نمودن سیستم اداری منصرف و دلسرد می کند.

2- بی ثباتی (Instability)

مشکل دیگری که مدیریت دیجیتالی را محدود و مشکل می کند بی ثباتی حاصل از شکل گیری فضای دیجیتالی (Cyber Space) است. بدین معنی که با دیجیتالی شدن و جهانی شدن رقبا ، شرایط به نحو محسوسی ناپایدار و غیر قابل پیش بینی می شود.
مناقصه ها و مزایده ها ، آگهی های خرید و فروش و انجام معاملات با چنان سرعتی انجام می شوند که گاه سازمانهای کند و کم اطلاع از محیط ، بسیاری از رخداد های مهم و حیاتی محیط خود را هرگز متوجه نمی شوند.
در چنین شرایطی مدیران گاه به جای آنکه تلاش خود را مضاعف کنند و سعی کنن

د تا خود و سازمان متبوعشان در فضای اطلاعاتی مناسب تنفس کنند ، کناره گیری را پیشه می کنند و با پشت کردن به واقعیات خود را در یک فضای ایزوله اطلاعاتی قرار می دهند.
بویژه سازمانهای دولتی ، که در شرایط غیر رقابتی با فراغ بال به روند ناکارآمد خود ادامه می دهند و ترسی از مشکلات مالی ندارند.
بهر حال آنچه که هست بی ثباتی و عدم اطمینان یکی از ویژگیهای فضای در حال گذار از سنتی به دیجیتال است و خواهیم دید که اغلب مدیرانی که پشت به این حقایق می کنند مدیرانی موسوم به « ملحد و منکر» یا دسته هفتم هستند.

3- روابط انسانی (Human Relation)

توسعه شبکه جهانی و فن آوری اطلاعات جهان را در یک تور نامریی فرو برده است. امروزه سازمانهای زیادی را میتوان یافت که از نظر جغرافیایی در سرتاسر گیتی پراکنده اند در حالی که تحت پوشش مدیریت واحدی قرار دارند.
و در این میان تهدید روابط انسانی موجود در سازمان ، بسیاری از مدیران را به بازنگری وا می دارد. کم نیستند سازمانهایی که روابط انسانی و کاری مناسب خود را یک سرمایه با ارزش تلقی می کنند و حاضر نیستند با هجوم رایانه ها آنرا به خطر افکنند. این نگرانی اگرچه بجا و منطقی است اما دلیل قانع کننده ای نیست.
بازآفرینی روابط انسانی و کاری یکی از وظایف مهم یک مدیر خوب در عصر دیجیتال است. خواهیم دید که مدیران دسته دوم (متزلزل) و دسته پنجم (مذبذب) چنین رفتاری دارند .

4- سرعت تحولات Speed of Changes
مدیر امروز در هر سازمانی که باشد و به هر یک از دسته های هفت گانه مدیران ( که معرفی خواهیم کرد) متعلق باشد یک مشکل مشترک دارند و آنهم سرعت تحولات است. دهه جاری نسبت به دهه گذشته در زمینه سرعت وقوع تحولات ، سرعت انتقال اخبار و رویداد ها و زمان دگرگونی ها تفاوت فاحشی دارد.
این دگرگونی های تند و سریع باعث می شوند تا زمان منسوخ شدن اطلا

عات یا به عبارتی تاریخ مصرف آنها زود فرا رسد. همین مساله هزینه های اطلاعاتی و عملیاتی همه سازمان ها را افزایش داده است. برخورد مدیران با مقوله سرعت تحولات بستگی تام با نوع حرفه آنها دارد. ولی عموما سازمانهایی که نتوانند یک سیستم اطلاعاتی

5- تغییر تعاریف Definition in Change
همانطور که در خلاصه مقاله گفته شد تغییر و دگرگونی تعاریف یکی از خشن ترین چالشهای پیش روی مدیران در روزگار حاضر است.
یکی از این دگرگونی ها تغییر مفاهیم ثروت ، سود و تولید می باشد.
روزی روزگاری ثروت مجموعه گنجها و ذخیره های طلا و گوهر و در راس آن تاج و تخت بود. و تولید به کشاورزی و صنایع دستی مربوط به آن محدود بود. اما در پی انقلاب صنعتی و حذف محدودیتهای پیشین بر سر راه تولید ثروت مفهومی تازه یافت و در تولید و ارزش افزوده معنا شد. تا پیش از آن ثروت نیازمند نگاهبانانی چون شوالیه ها و جنگ سالاران بود و راه بدست آوردن آن نیز غارت دیگر ملتها و یا بهره کشی از انسانها بود و در بهترین حالت باج و خراج شاهانه راه گردآوری ثروت محسوب میشد.
اما در تعریف جدید جنگ آوران و سلحشوران بایستی جای خود را به کارآفرینان و متخصصان میدادند. از همین زمان بود که تولید و مصرف در نهادهای جداگانه خانواده و کارخانه انجام پذیرفت. تا پیش از آن تولید و مصرف هر دو در واحد خانواده انجام میشد و خانوار ها با مبادله پایاپای نیازهای یکدیگر را برطرف میکردند. واحد جدید یعنی کارخانه باعث پیدایش طبقه جدیدی از جامعه نیز شد : طبقه کارگر. اثرات سیاسی و اجتماعی این طبقه و کسانی که برای دفاع از حقوق این طبقه ، جامعه را تحت شعاع فعالیتهای خود قرار دادند ، سرتاسر کتابهای سیاسی ، فلسفی و تاریخی دوقرن اخیر را به خود اختصاص داده است. اما تولید صنعتی نیز ( با مفهوم کلاسیک خود) دیری نپایید و مانند همه پدیده های دیگر این کره خاکی دورانی در اوج بود و سپس در سراشیبی رکود افتاد. زیرا سرانجام عصر صنعت جای خود را به عصر جدیدی داد که آن را با نامهای چون عصر انفورماتیک ، رایانه ، یا ارتباطات بیان میکردند. . صنعت بازهم در تحولات روزگار رنگ میبازد و همچنان که طلا و تاج و تخت رنگ باخت .
گرچه خود انقلاب دوم صنعتی ( انقلاب دیجیتالی) را پیامد منطقی و مسلم انقلاب صنعتی دانسته اند اما نکاتی در خور توجه در این تحول یافت میشود که همه مفاهیم اقتصادی را بصورت زیربنایی تحت شعاع خود قرار میدهد. یکی از این دگرگونیهای بسیار جالب توجه ، مفهوم ثروت و دارایی است. در دنیای امروز دانایی و اطلاعات ثروت واقعی است . اگر روزگاری کمپانی خودرو ساز فورد(Ford) بواسطه زمینهای پهناور کارخانه و ماشین آلات مدرن آن ، شرکت ثروتمندی محسوب میشد امروزه کمپانی بزرگ مایکروسافت نه زمین دارد و نه ماشین آلات . تنها دارای آن یک ساختمان است و چند صد دستگاه رایانه اجاره ای. مجموع ارزش آنها کمتر از یک درصد ارزش سهام شرکت در بورس است . پس ثروت واقعی مایکروسافت و یا صدها و هزاران شرکت مشابه آن جایی در جمجمه پرسنل آن قرار دارد. و این است تعریف اقتصاد دانش پایه .(Knowledge Based Economy) دیگر اندوختن جواهرات و یا تل انبار کردن کوهی از ماشین آلات صنعتی نه تنها مزیت رقابتی نیست بلکه تبدیل به عاملی دست و پاگیر شده است. و خوب است بدانید بسیاری

از کمپانی های صنعتی جهان همچون فورد و یا بویینگ اقدام به فروش بخشی از خط تولید خود نموده اند. زیرا بوضوح نقطه قدرت این دسته شرکتها در جای دیگری است و مایل هستند تا در همانجا متمرکز شوند. در طراحی محصول و در توانایی های جمعی کارکنان آن.
درک واقعیتهای اقتصاد مدرن و دیجیتالی از آن رو اهمیت دارد که باعث تغییرات اساسی در نگرش

و برنامه ریزی استراتژیک فعالان صنعت و اقتصاد و حتی سیاست میشود .
اگر به این باور برسیم که امروزه مدیران نیازهای اطلاعاتی انبود و متنوعی دارند و بدون طراحی یک سیستم اطلاعاتی ، این نیاز برآورده نخواهد شد ، آنگاه نتیجه می گیریم که دیجیتالی شدن دست کم بخشی از امور (امور بیشتر ساختیافته) امری غیر قابل اجتناب است.
برای آنکه نوع برخورد و تصمیم مدیران را در قبال پذیرش فن آوری اطلاعات به عنوان یک بستر توسعه و بلکه بقا بدانیم، آنها را به هفت دسته تقسیم می کنیم:
1- مدیر ریاکار – دورو
مدیری که اهمیت استراتژیک فن آوری اطلاعات را بخوبی بیان می کند ولی در عمل اجرا نمیکند.
2- مدیر متزلزل
مدیری که اهمیت استراتژیک فن آوری اطلاعات را با اکراه می پذیرد ، ولی برای پرداختن به مسایل آن آمادگی نشان نمیدهد.

3- مدیر ملحد و منکر
مدیری که معتقد است فن آوری اطلاعات ارزش ناچیزی دارد و نظر خود را با صراحت بیان می کند.
4- مدیر غیور – هوادار
مدیری که قانع شده است فن آوری اطلاعات اهمیت استراتژیک دارد و خود را نیز در آن کارشناس و صاحبنظر می داند.
5- مدیر مذبذب

مدیری که اذعان دارد فن آوری اطلاعات می تواند اهمیت استراتژیک داشته باشد ولی بایستی مرتبا او را قانع ساخت.
6- مدیر شاه منش
مدیری که اهمیت استراتژیک فن آوری اطلاعات را می پذیرد و بهترین « مدیر عالی اطلاعات » خود را نیز مامور این کار می کند و آنگاه عقب نشینی می کند.
7- مدیر معتقد
مدیری که اهمیت استراتژیک فن آوری اطلاعات رامی پذیرد و درک میکند که این امر میتواند برای او و سازمان او مزیت رقابتی باشد و در رفتارهای روزانه خود نیز این باور را نشان می دهد و در عمل بدان گرایش دارد.

تنها این گونه مدیران هستند که می توانند سازمانها را برای رویارویی با چالشهای عضر دیجیتال رهبری نمایند.
در حالی که در ادبیات نوین فن آوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی گذر از مرز دانستن و رسیدن به اعتقاد به اهمیت سیستمهای اطلاعات و فن آوری مربوطه مورد تاکید قرار می گیرد ولی تحقیقات عموما خلاف آن را نشان می دهند.
در نگاهی تطبیقی به این مساله به استناد به مطالعه ای که در سال 1378 بروی 32 مدیر و 96 کارمند از بانک رفاه کارگران ، بنیاد مستضعفان و جانبازان ، سازمان امور اداری و استخدامی کشور ، گمرک ، شهرداری تهران ، وزارت نیرو ، اداره کل معادن و فلزات از استانهای تهران ، خراسان و خوزستان صورت پذیرفت ، مشخص گردید که هنوز تا مرز اعتقاد به این مساله شکافی عظیم به چشم میخورد و اکثر مدیران عالی در این بررسی فقط به میزان قابل توجهی (87 درصد) با شبکه اینترنت و ابزار های مجازی سازی آشنایی دارند. این در حالی است که میزان آشنایی کارمندان با ابزارهای مجازی سازی فقط در حد 23 درصد بوده است. در بررسی دیگری (به راهنمایی جناب دکتر علی رضاییان دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه شهید بهشتی) مشخص گردید که تنها 58 درصد از سازمانهای دولتی به شبکه اینترنت متصل هستند و میزان اتصال آنها به شبکه داخلی اطلاع رسانی در حد 66 درصد است. به نظر میرسد که برای نیل به الگوی اعتقاد به اهمیت فن آوری اطلاعات باید از طریق برنامه ریزی و پیاده سازی برنامه های آموزشی اقدانات موثری صورت پذیرد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 167 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

مقاله آفرينش انسان تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:46
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله آفرينش انسان تحت pdf دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آفرينش انسان تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله آفرينش انسان تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آفرينش انسان تحت pdf :

آفرینش انسان

به مناسبت آیات گذشته كه قسمتهائى از آفرینش خداوند و نظام هستى را بیان مى كرد، در این آیات به شاهكار بزرگ خلقت یعنى آفرینش انسان پرداخته و طى آیات متعدد و پرمحتوائى بسیارى از جزئیات این آفرینش را بازگو مى كند كه ما در اینجا نخست به تفسیر اجمالى آیات مى پردازیم ، سپس نكات مهم را مورد بحث جداگانه اى قرار مى دهیم .
نخست مى فرماید: ((ما انسان را از ((صلصال )) (خاك خشكیده اى كه به هنگام برخورد با چیزى صدا مى كند) كه از ((حماء مسنون )) (گل تیره رنگ و متغیر و بدبو) گرفته شده بود آفریدیم )) (و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون ).

((و طایفه ((جان )) را پیش از آن از آتش گرم و سوزان آفریدیم )) (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم ).
((سموم )) در لغت به معنى باد سوزانى است كه گوئى در تمام روزنه هاى پوست بدن انسان نفوذ مى كند زیرا عرب به سوراخهاى بسیار ریز پوست بدن ، مسام ، مى گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادى اطلاق مى شود و ماده سم نیز از همان است چرا كه در بدن نفوذ كرده و انسان را مى كشد یا بیمار مى سازد.
مجددا به آفرینش انسان باز مى گردد و گفتگوى خداوند را با فرشتگان كه قبل از آفرینش انسان روى داد، چنین بیان مى كند:
((به خاطر بیاور هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از خاك خشكیده اى كه از گل تیره رنگ بد بو گرفته شده مى آفرینم )) (و اذ قال ربك للملائكه انى خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون ).

((و هنگامى كه خلقت آنرا به پایان و كمال رساندم و از روح خود (یك روح شریف و پاك و با عظمت ) در آن دمیدم همگى به خاطر آن سجده كنید)) (فاذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین ).
آفرینش انسان پایان پذیرفت و آنچه شایسته جسم و جان انسان بود به او داده شد و همه چیز انجام یافت : ((در این هنگام همه فرشتگان بدون استثناء سجده كردند)) (فسجد الملائكه كلهم اجمعون ).
تنها كسى كه اطاعت این فرمان را نكرد ((ابلیس )) بود، لذا اضافه میكند به ((جز ابلیس كه خوددارى كرد از اینكه همراه سجده كنندهگان باشد)) (الا ابلیس ابى ان یكون مع الساجدین ).

اینجا بود كه ابلیس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابلیس چرا تو با سجده كنندگان نیستى ؟)) (قال یا ابلیس مالك الا تكون مع الساجدین ).
ابلیس كه غرق غرور و خودخواهى خویش بود آنچنان كه عقل و هوش ‍ او را پوشانده بود گستاخانه در برابر پرسش پروردگار به پاسخ پرداخت و ((گفت : من هرگز براى بشرى كه او را از خاك خشكیده اى كه از گل بدبوئى گرفته شده است آفریده اى سجده نخواهم كرد)) (قال لم اكن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون ).

آتش نورانى و فروزنده كجا، و خاك تیره و متعفن كجا؟ آیا موجود شریفى همچون من در برابر موجود پستترى باید خضوع و تواضع كند؟ ! این چه قانونى است ؟!.
او كه از اسرار آفرینش بر اثر خودخواهى و غرور بى خبر مانده بود و بركات خاك را كه منبع هر خیر و بركتى است بدست فراموشى سپرده بود و از آن مهمتر آن روح شریف و عظیم الهى را كه در آدم وجود داشت نادیده مى گرفت ، ناگهان از اوج مقامى كه داشت سقوط كرد، دیگر شایسته نبود كه او در صف فرشتگان باشد، لذا بلافاصله ((خدا به او فرمود از آن (از بهشت یا از آسمانها و یا از صفوف فرشتگان ) بیرون رو كه تو رجیم و رانده شده درگاه مائى )) (قال فاخرج منها فانك رجیم ).

و بدان كه این غرورت مایه كفرت شد و این كفر براى همیشه تو را مطرود كرد، ((لعنت و دورى از رحمت خدا تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود ))! (و ان علیك اللعنه الى یوم الدین ).
ابلیس كه در این هنگام خود را رانده درگاه خدا دید، و احساس كرد كه آفرینش انسان سبب بدبختى او شد، آتش كینه در دلش شعلهور گشت ، تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم ، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خود خواهى توام با لجاجتش ‍ اجازه نمى داد این واقعیت را درك كند.
لذا ((عرض كرد: پروردگارا اكنون كه چنین است مرا تا روز رستاخیز مهلت ده !)) (قال رب فانظرنى الى یوم یبعثون ).

نه براى اینكه توبه كند، یا از كرده خود پشیمان باشد و در مقام جبران برآید، بلكه براى اینكه به لجاجت و عناد و دشمنى و خیره سرى ادامه دهد!
خداوند هم این خواسته او را پذیرفت و ((فرمود مسلما تو از مهلت یافتگانى )) (قال فانك من المنظرین ).
ولى نه تا روز مبعوث شدن خلایق در رستاخیز، چنانكه خواستهاى ، بلكه ((تا وقت و زمان معینى )) (الى یوم الوقت المعلوم ).
در اینكه منظور از یوم الوقت المعلوم ، چه روزى است ، مفسران احتمالات متعددى داده اند:

بعضى گفته اند منظور پایان این جهان و بر چیده شدن دوران تكلیف است ، چرا كه بعد از آن ، طبق ظاهر آیات قرآن ، همه جهانیان از بین میروند و تنها ذات پاك خداوند باقى مى ماند، بنابر این تنها به مقدارى از درخواست ابلیس موافقت شد.
بعضى دیگر احتمال داده اند كه منظور از وقت معلوم زمان معینى است كه تنها خدا مى داند، و جز او هیچكس از آن آگاه نیست ، چرا كه اگر آنوقت را آشكار مى ساخت ابلیس تشویق به گناه و سركشى بیشتر شده بود.

بعضى نیز احتمال داده اند منظور روز قیامت است چرا كه او مى خواست تا آن روز زنده بماند تا از حیات جاویدان برخوردار گردد و با نظر او موافقت گردید، به خصوص اینكه تعبیر به یوم الوقت المعلوم در آیه 50 سوره واقعه درباره روز قیامت نیز آمده است .
ولى این احتمال بسیار بعید است ، چرا كه اگر چنین مى بود باید خداوند به طور كامل با درخواست او موافقت كرده باشد، در حالى كه ظاهر آیات فوق این است كه بطور كامل با درخواست او موافقت نشده و تنها تا یوم الوقت المعلوم موافقت شده است .

و به هر حال تفسیر اول با روح و ظاهر آیه از همه موافقتر است ، و در بعضى از روایات كه از امام صادق (علیهالسلام ) نقل شده نیز به این معنى تصریح گردیده است .
در اینجا ابلیس نیت باطنى خود را آشكار ساخت هر چند چیزى از خدا پنهان نبود و عرض كرد: پروردگارا! به خاطر اینكه مرا گمراه ساختى (و این انسان زمینه بدبختى مرا فراهم ساخت ) من نعمتهاى مادى روى زمین را در نظر آنها زینت مى دهم ، و انسانها را به آن مشغول میدارم و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت )) (قال رب بما اغویتنى لازینن لهم فى الارض و لا غوینهم اجمعین ).

اما او به خوبى مى دانست كه وسوسه هایش در دل ((بندگان مخلص ‍ خدا)) هرگز اثر نخواهد گذاشت ، و دامهایش آنها را به خود مشغول نخواهد كرد، خلاصه بندگان خالص و مخلص آنچنان نیرومندند كه زنجیرهاى اسارت شیطان را از هم مى گسلند، لذا بلافاصله براى سخن خود استثنائى قائل شد و گفت : ((مگر آن بندگان خالص شده تو)) (الا عبادك منهم المخلصین ).

بدیهى است كه خدا هرگز شیطان را گمراه نساخته بود، بلكه این نسبت شیطنت آمیز بود كه از ابلیس صادر شد، براى اینكه خود را به اصطلاح تبرئه كند و توجهى براى اغواگرى خود ترتیب دهد، و این رسم همه ابلیسها و شیاطین است كه اولا گناهان خویش را به گردن دیگران مى افكنند، و ثانیا همه جا میكوشند تا اعمال زشت خود را با منطقهاى غلطى توجیه كنند، نه تنها در برابر بندگان خدا، حتى در برابر خود خدا كه از همه چیز آگاه است ؟

ضمنا باید توجه داشت ((مخلصین )) جمع ((مخلص )) (بفتح لام ) همانگونه كه در تفسیر سوره یوسف بیان كردیم كسى است كه به مرحله عالى ایمان و عمل پس از تعلیم و تربیت و مجاهده با نفس ‍ رسیده باشد كه در برابر وسوسه هاى شیطان و هر وسوسهگر نفوذ ناپذیر شود.
خداوند به عنوان تحقیر شیطان و تقویت قلب جویندگان راه حق و پویندگان طریق توحید ((فرمود: این راه مستقیم من است ;)) و این سنت فناناپذیرى است كه من آن را بر عهده گرفته ام ; (قال هذا صراط على مستقیم ).

كه ((تو هیچگونه تسلط و قدرتى بر بندگان من ندارى مگر گمراهانى كه شخصا بخواهند از تو پیروى كنند)) (ان عبادى لیس لك علیهم سلطان الا من اتبعك من الغاوین ).
یعنى در واقع این تو نیستى كه مى توانى مردم را گمراه كنى ، بلكه این انسانهاى منحرفند كه با میل و اراده خویش دعوت تو را اجابت كرده ، پشت سر تو گام بر مى دارند.
و به تعبیر دیگر این آیه اشاره اى است به آزادى اراده انسانها، و اینكه ابلیس و لشكر او هرگز نمى توانند كسى را اجبارا به راه فساد بكشانند، بلكه این خود انسانها هستند كه دعوت او را لبیك گفته و دریچه هاى قلب خویش را به روى او مى گشایند، و به او اذن دخول مى دهند!
خلاصه اینكه وسوسه هاى شیطان گرچه مؤ ثر است ولى تصمیم نهائى با شیطان نیست ، با خود انسانها هست ، چرا كه انسان مى تواند در برابر وسوسه هاى او بایستد و دست رد بر سینه او بگذارد.

در واقع خداوند مى خواهد این خیال باطل و پندار خام را از مغز شیطان بیرون كند كه او حكومت بلامنازعى بر انسانها پیدا خواهد كرد.
سپس صریحترین تهدیدهاى خود را متوجه پیروان شیطان كرده مى گوید: ((جهنم میعادگاه همه آنها است )) (و ان جهنم لموعدهم اجمعین ).
گمان نكنند كه آنها از چنگال مجازات مى توانند فرار كنند و یا به حساب آنها رسیدگى نمى شود، حساب همه آنها یكجا و در یك محل رسیدگى خواهد شد.
((همان دوزخى كه هفت در دارد، و براى هر درى گروهى از پیروان شیطان تقسیم شده اند)) (لها سبعه ابواب لكل باب منهم جزء مقسوم ).
این در در حقیقت درهاى گناهانى است كه به وسیله آن ، افراد وارد دوزخ مى شوند، هر گروهى بوسیله ارتكاب گناهى و از درى ، همانگونه كه درهاى بهشت ، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهائى است كه بوسیله آن بهشتیان وارد بهشت مى شوند.

نكته ها:
1 – تكبر و غرور سرچشمه بزرگترین بدبختیها است
مهمترین نكته تربیتى كه از داستان ابلیس و آفرینش آدم كه در سوره هاى مختلف قرآن آمده استفاده مى شود همان سقوط وحشتناك ابلیس از آن مقام والائى كه داشت به خاطر كبر و غرور است !

مى دانیم ابلیس از فرشتگان نبود (همانگونه كه از آیه 50 سوره كهف استفاده مى شود) و آنچنان ارتقاء مقام در سایه اطاعت فرمان خدا پیدا كرده بود كه در صفوف فرشتگان قرار داشت ، حتى بعضى مى گویند معلم فرشتگان بود، و طبق آنچه از خطبه قاصعه در نهج البلاغه استفاده مى شود هزاران سال پرستش خدا كرده بود.
اما همه این مقامات را به خاطر یكساعت تكبر و غرور از دست داد، و آنچنان گرفتار تعصب و خودپرستى شد كه حتى در مقام عذرخواهى و توبه برنیامد، بلكه همچنان به كار خود ادامه داد و در جاده لجاجت آنچنان ثابت قدم ماند كه تصمیم گرفت مسئولیت شركت در جرم همه ظالمان و گنهكاران از فرزندان آدم را به عنوان یك وسوسهگر بپذیرد، و معادل كیفر و عذاب همه آنها را یكجا تحمل كند!

این است نتیجه خودخواهى و غرور و تعصب و خودپسندى و استكبار.
نه تنها ابلیس كه ، با چشم خود انسانهاى شیطان صفتى را دیده ایم ، یا شرح حال آنها را در صفحات سیاه تاریخ مطالعه كرده ایم كه هنگامى كه بر مركب غرور و تكبر و خودخواهى سوار شدند دنیائى را به خاك و خون كشیدند، گوئى پرده اى از خون و جهل ، چشمان ظاهر و باطن آنها را از كار انداخته ، و هیچ حقیقتى را مشاهده نمى كنند، دیوانه وار در راه ظلم و بیدادگرى گام بر مى دارند و سرانجام خود را در بدترین پرتگاهها ساقط مى كنند.

این استكبار و غرور، آتش سوزان و وحشتناكى است ، همانگونه كه انسان ممكن است سالیان دراز زحمت بكشد و خانه و وسائل و سرمایه اى براى زندگى فراهم سازد، ولى محصول آنرا تنها با یك شعله آتش در چند لحظه تبدیل به خاكستر كند، همچنین كاملا امكان پذیر است كه محصول اطاعت هزاران سال را با ساعتى استكبار و غرور در برابر خدا از دست دهد، چه درسى از این گویا و تكان دهنده تر؟!.

عجب اینكه او حتى به این نكته روشن نیز توجه نداشت كه آتش بر خاك برترى ندارد چرا كه منبع همه بركات : گیاهان ، حیوانات ، معادن ، محل ذخیره آبها خلاصه سرچشمه پیدایش هر موجود زنده اى خاك است ، ولى كار آتش سوزندگى و در بسیارى از مواقع ویرانگرى است .
على (علیهالسلام ) در همان خطبه قاصعه (خطبه 192 نهج البلاغه ) از ابلیس به عنوان عدو الله (دشمن خدا) و امام المتعصبین و سلف المستكبرین (پیشواى متعصبان لجوج ، و سر سلسله مستكبران ) نام برده و مى گوید به همین جهت خداوند لباس عزت را از اندام او بیرون كرد، و چادر مذلت بر سر او افكند سپس اضافه مى كند: آیا نمى بینید چگونه خداوند او را به خاطر تكبرش كوچك كرد؟ و به خاطر برتریجوئیش پست ساخت ؟ در دنیا رانده شد و عذاب دردناك در سراى دیگر براى او فراهم ساخت (الا ترون كیف صغره الله بتكبره ، و وضعه بترفعه ، فجعله فى الدنیا مدحورا و اعدله فى الاخره سعیرا).

ضمنا همانگونه كه اشاره كردیم ابلیس نخستین پایهگذار مكتب جبر بود، همان مكتبى كه بر خلاف وجدان هر انسانى است و یكى از دلائل مهم پیدایش آن ، تبرئه كردن انسانهاى گنهكار در برابر اعمالشان است ، در آیات فوق خواندیم ابلیس براى تبرئه خویش و اثبات اینكه حق دارد در گمراهى فرزندان آدم بكوشد به همین دروغ بزرگ متوسل شد، و گفت : خداوندا تو مرا گمراه كردى و من هم به همین خاطر فرزندان آدم را جز مخلصان گمراه خواهم كرد!

2 – شیطان بر چه كسانى تسلط مى یابد؟
باز هم ذكر این نكته را ضرورى مى دانیم كه نفوذ وسوسه هاى شیطانى در انسان یك نفوذ ناآگاه و اجبارى نیست ، بلكه ما به میل خویش ‍ وسوسه او را به دل راه مى دهیم ، و گرنه حتى خود شیطان میداند كه بر مخلصان – آنها كه خویشتن را در پرتو تربیت خالص كرده اند و زنگار شرك را از روح و جان زدوده اند – راه ندارد.
به تعبیر رساتر – همان تعبیرى كه از آیات فوق استفاده میشود – رابطه شیطان و گمراهان ، رابطه ((پیشوا)) و ((پیرو)) است ، نه رابطه ((اجبار كننده )) و اجبار شونده .
3 – درهاى جهنم !

در آیات فوق خواندیم ، جهنم هفت در دارد (بعید نیست عدد هفت در اینجا عدد تكثیر باشد، یعنى درهاى بسیار و فراوان دارد، همانگونه كه در آیه 27 سوره لقمان نیز عدد هفت به همین معنى آمده است ).
ولى واضح است این تعدد درها (مانند تعدد درهاى بهشت ) نه به خاطر كثرت واردان است به طورى كه از یك در كوچك نتوانند وارد شوند، و نه جنبه تشریفاتى دارد، بلكه در حقیقت اشاره به عوامل گوناگونى است كه انسان را به جهنم میكشاند، هر نوع از گناهان درى محسوب مى شود.

در خطبه جهاد در نهج البلاغه میخوانیم ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه : ((جهاد درى از درهاى بهشت است كه آن را به روى بندگان خاصش گشوده است )).
و در حدیث معروف میخوانیم ان السیوف مقالید الجنه : ((شمشیرها كلیدهاى بهشتند)) این گونه تعبیرات به خوبى منظور از درهاى متعدد بهشت و دوزخ را روشن مى سازد.
قابل توجه اینكه در حدیث امام باقر (علیهالسلام ) مى خوانیم ((بهشت ، هشت در دارد)) در حالى كه آیات فوق مى گوید: جهنم هفت در دارد، این تفاوت اشاره به این است كه هر چند درهاى ورود به بدبختى و عذاب فراوان باشد، ولى با این حال درهاى وصول به سعادت و خوشبختى از آن افزونتر است (در ذیل آیه 23 سوره رعد نیز در این زمینه صحبت كردیم ).
4 – ((گل تیره )) و ((روح خدا)).

جالب اینكه از این آیات به خوبى استفاده مى شود كه انسان از دو چیز مختلف آفریده شده كه یكى در حد اعلاى عظمت ، و دیگرى ظاهرا در حد ادنى از نظر ارزش .
جنبه مادى انسان را گل بد بوى تیره رنگ (لجن ) تشكیل میدهد، و جنبه معنوى او را چیزى كه به عنوان روح خدا از آن یاد شده است .
البته خدا نه جسم دارد و نه روح ، و اضافه روح به خدا به اصطلاح اضافه تشریفى است و دلیل بر این است كه روحى بسیار پر عظمت در كالبد انسان دمیده شده ، همانگونه كه خانه كعبه را به خاطر عظمتش ((بیت الله )) مى خوانند، و ماه مبارك رمضان را به خاطر بركتش ((شهر الله )) (ماه خدا) مى نامند.
و به همین دلیل قوس صعودى این انسان آنقدر بالا است كه بجائى میرسد كه جز خدا نبیند، و قوس نزولیش آنقدر پائین است كه از چهار پایان هم پائینتر خواهد شد (بل هم اضل ) و این فاصله زیاد میان ((قوس صعودى )) و ((نزولى )) خود دلیل بر اهمیت فوق العاده این مخلوق است .

و نیز این تركیب مخصوص دلیل بر آن است كه عظمت مقام انسان به خاطر جنبه مادى او نیست ، چرا كه اگر به جنبه مادیش باز گردیم لجنى بیش نمى باشد.
این روح الهى است كه با استعدادهاى فوق العاده اى كه در آن نهفته است و میتواند تجلیگاه انوار خدا باشد، به او اینهمه عظمت بخشیده و براى تكامل او تنها راه این است كه آن را تقویت كند و جنبه مادى را كه وسیله اى براى همین هدف است در طریق پیشرفت این مقصود به كار گیرد (چرا كه در رسیدن به آن هدف بزرگ میتواند كمك مؤ ثرى كند).
از آیات خلقت آدم در آغاز سوره بقره نیز استفاده مى شود كه سجده فرشتگان در برابر آدم به خاطر علم خاص الهى او بود،

و اما این سؤ ال كه چگونه سجده براى غیر خدا امكان پذیر است و آیا براستى فرشتگان براى خدا به خاطر این آفرینش عجیب سجده كردند، و یا سجده آن براى آدم بود، پاسخ آنرا در ذیل همان آیات مربوط به آفرینش آدم در سوره بقره بیان كردیم (به جلد اول تفسیر نمونه صفحه 127 مراجعه فرمائید)
5 – جان چیست ؟

كلمه ((جن )) در اصل به معنى چیزى است كه از حس انسان پوشیده باشد، مثلا مى گوئیم جنه اللیل – یا – فلما جن علیه اللیل یعنى هنگامى كه پرده سیاه شب او را پوشاند و به همین جهت ((مجنون )) به كسى كه عقلش پوشیده و ((جنین )) به طفلى كه در رحم مادر پوشانده شده و ((جنت )) به باغى كه زمینش را درختان پوشانده اند، و ((جنان )) به قلب كه در درون سینه پوشانده شده و ((جنه )) به معنى سپر كه انسان را از ضربات دشمن مى پوشاند، آمده است .

البته از آیات قرآن استفاده مى شود كه جن یكنوع موجود عاقلى است كه از حس انسان پوشیده شده ، و آفرینش آن در اصل از آتش یا شعله هاى صاف آتش است ، و ابلیس نیز از همین گروه است . بعضى از دانشمندان از آنها تعبیر به نوعى از ارواح عاقله مى كنند كه مجرد از ماده مى باشد، (البته پیدا است تجرد كامل ندارد چرا كه چیزى كه از ماده آفریده شده است مادى است ، ولى نیمه تجردى دارد، چرا كه با حواس ما درك نمیشود، و به تعبیر دیگر یكنوع جسم لطیف است ).
و نیز از آیات قرآن بر مى آید كه آنها مؤ من و كافر دارند، مطیع و سركش ‍ دارند و آنها نیز داراى تكلیف و مسئولى تند.

البته شرح این مسائل و همچنین هماهنگى آنها با علم امروز، احتیاج به بحث بیشترى دارد كه ما به خاطر رعایت تناسب – به خواست خدا – در تفسیر سوره جن كه در جزء 29 قرآن است بحث خواهیم كرد.

نكته اى كه در اینجا اشاره به آن لازم است ، این است كه در آیات فوق كلمه ((جان )) آمده است كه از همان ماده ((جن )) است .
آیا این دو كلمه (جن و جان ) هر دو به یك معنى است ، و یا چنانكه بعضى از مفسران گفته اند جان نوع خاصى از جن است .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 188 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

مقاله کرم ابريشم تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:45
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله کرم ابريشم تحت pdf دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کرم ابريشم تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله کرم ابريشم تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کرم ابريشم تحت pdf :

کرم ابریشم
کرم ابریشم یا کرم پیله نوزاد پروانه‌است از آن جهت اهمیت دارد که از آن ابریشم تهیه می‌شود.

رشد
کرم‌های ابریشم بسیار گرسنه هستند.آنها در تمام روز و شب از برگ‌های توت سفید تغذیه می‌کنند.از تخم درآمدن کرم‌های ابریشم 10 روز طول می‌کشد.زمانی که رنگ سرش به تیرگی گرایید بدان معنی است که زمان آنست که پوست اندازی کنند.پس از طی 4 مرحله پوست اندازی بدن آنها به آرامی زردتر می شود و پوست بدن مستحکم تر می شود، آنها در این مرحله تبدیل به شفیره می شوند.در مرحله شفیرگی کرم ابریشم شروع به تولید پیله می کند و بعد از شفیرگی تبدیل به پروانه می شوند.

ابریشم
پیله از 300 تا 900 متر ابریشم اولیه تشکیل شده است.این الیاف بسیار نازک هستند.برای تهیه یک حدود 500 گرم ابریشم 2000 تا 3000 پیله مورد نیاز است.
اگر به پیله اجازه رشد بیشتر داده شود این حشره با ایجاد سوراخی خود را از آن خارج خواهد کرد و با این سوراخ پیله دیگر قابل استفاده نخواهد برای جلوگیری از این موضوع آن را در آب گرم می جوشانند.این عمل باعث مرگ نوزاد می شود.

پروانه کرم ابریشم

یکی از حشرات بسیار سودمند پروانه کرم ابریشم است که در صنعت نوغانداری درامدهای کلانی را نصیب جامعه می کند.این صنعت در ایران جای خود را پیدا کرده است و اهمیت این حشره به درستی شناخته شده است.80هزار خانوار کشاورز در استانهای گیلان، گلستان، مازندران، خراسان، آذربایجان شرقی، اصفهان و فارس در کنار کار کشاورزی به پرورش کرم ابریشم اشتغال دارند که ازاین تعداد 40هزار خانوار آن در گیلان زندگی می‌کنند.نوغانداران کشور هر سال حدود سه هزارو 500تن پیله تر تولید می‌کنند که در کارگاههای سنتی به نخ خالص ابریشم تبدیل می‌شود و به مصرف بافت فرشهای ابریشمی می‌رسد.
کرم ابریشم پس از حدود 45تا 60روز نگهداری و تغذیه با برگ درخت توت به دور خود پیله می‌تند. پیله تر قبل از آنکه کرم داخل آن به پروانه تبدیل شود در کارگاهها و کارخانه‌های پیله خشک کنی، خشک و سپس نخ کشی می‌شود.

پرورش کرم ابریشم از نقطه نظر بازگشت سرمایه گذاری نسبتا سریع است. این فعالیت می تواند به عنوان منبع درآمد ارزی کشور از طریق تولید مواد خام,‌ نخ ابریشم قالی, تولید پارچه ابریشمی و سایر فعالیت های مربوط به صنعت ابریشم قرارگیرد. با توجه به توسعه این بخش تولیدی, فرصت زیادی برای توسعه صنایع دستی فراهم می شود که توسعه این بخش صنعت به نوبه خود کمک فراوانی به جامعه روستایی خواهد نمود و باعث بکارگیری نیروهای مازاد بخش کشاورزی و زنان روستایی را فراهم خواهد ساخت.

برای تهیه الیاف ابریشم, کرم ابریشم را در مکانهایی به نام تلنبار نگهداری کرده و با برگ توت تغذیه می کنند. کرم ابریشم پس از طی مراحل لاروی اقدام به تنیدن پیله به دور خود می کند. پس از تکمیل پیله تنی به فاصله یک تا دو روز اقدام به خشک کردن پیله ها به یکی از سه روش زیر عمل می کنند:‌الف) روش گرمای خشک بوسیله حرارت مستقیم آفتاب داغ ب) روش گرمای مرطوب با بخار آب ج) روش مرکب با استفاده از دو روش فوق به صورت توام
مواد مورد نیاز نوغان (کرم ابریشم) و برگ درخت توت می باشد.
در پی گسترش الیاف و ابریشم های مصنوعی و به انزوا کشیده شدن صنعت ابریشم، انستیتو ملی علوم کشاورزی زیستی (NIAS) واقع در تسوکوبا به فکر پرورش کرم های ابریشم تراریختی (تغییریافته ژنتیکی) افتاد که بتوانند به جای ابریشم پروتئین تولید کنند. شرکت صنایع تورای (Toray) که در زمینه تولید الیاف، فرآورده های دارویی و تجهیزات پزشکی فعالیت دارد در ناحیه اهیم (Ehime) دست به ایجاد کارخانه ای موسوم به «کارخانه حشرات» زده است که محصول آن پروتئینی به نام اینترفرون است که معمولاً در درمان عفونت های ویروسی سگ ها و گربه ها مورد استفاده قرار می گیرد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 190 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

تحقيق در مورد کودکان بي هويت و آينده ‌ تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:45
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

تحقيق در مورد کودکان بي هويت و آينده ‌ تحت pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقيق در مورد کودکان بي هويت و آينده ‌ تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي تحقيق در مورد کودکان بي هويت و آينده ‌ تحت pdf ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن تحقيق در مورد کودکان بي هويت و آينده ‌ تحت pdf :

کودکان بی هویت و آینده

ایران امروز که قر یب نیمی ا ز جمعیت آن بر اساس سن نما زیر 19 سالگی قرار دارد بدون تردید بخش بزرگی از راه نا پیموده خود را در گرو حرکت وکنش های کودکان ونوجوانان امروز به عنوان نسل آتی این مرزوبوم وا نهاده است . هویت یابی وانتقال تاریخچه جنبش ها وخواسته ها وانتظارات پاسخ داده نشده مردم ما در طول حداقل سده اخیر تاکنون به این نسل آینده ساز، تنها راه نیل به جامعه مدنی است که بتواند نسخه های درونزا برای مسائل وتمنیات مردم این کشور

تجویز کند . متاسفانه علیرغم اهمیت این نسل ، به دلایل متعدد از جمله غفلت رهبران در طول چند دهه اخیر،بخش بزرگی از این جمعیت در وضعیت بحران هویت بسر میبرد. بطوریکه نمیداند از کدام بستر تاریخی وفرهنگی برامده است ، چگونه به چنین وضعیت رقت باری از نظر اقتصادی ، سیاسی ،اجتماعی

وفرهنگی افتاده است وبا تاریخ ونسل دیروز وامروز خود بسیار بیگانه است. این وضعیت که میتوان از آن به عنوان شکاف بین نسلی یاد کرد،منجر به ایجاد حلقه مفقوده ای شده است که میان گذشته وآینده پیوند ارگانیکی برقرار نمی کند. این مهم با همه اهمیت خود ،در یادداشت کنونی محور بحث ما نیست ودر جای دیگر بطور مبسوط بدان خواهم پرداخت. در این میان نشانه هایی از یک بی هویتی به مفهوم دقیق کلمه نیز پدیدار شده است که اصطلاحا به آن کودکان بی هویت اطلاق می شود. کودکان بی هویت شامل آن دسته از کودکانی است که از نظر تبار شناسی وموقعیت اجتماعی و فرهنگی با یک بحرا ن هویت روبرو

هستند . کودکان بی هویت یا بی شناسنامه وناشناس به دلیل نامشخص بودن پدر و رهاشدن طومار زندگی آنان در دستان مادر بی پناه وبی سرپرست و یا مراکز نگهداری این سنخ از کودکان ودر بد ترین وشاید شایع ترین وجه آن در کنترل وسوء استفاده افرادوگروه های نابهنجار وبزهکار از هیچ هویت وشناسنامه رسمی بر خوردار نیستند . در اینجا به بررسی اجمالی برخی از زمینه ها وتبعا ت ظهور وتوسعه این پدیده از ابعاد مختلف اهتمام می شود : زمینه ها: زمینه های عینی وذهنی ظهور وبروز این پدیده از ابعاد متعددی قابل بررسی است:

1 . عوامل دینی .
ا ز این منظر تحت عنوان صیانت از خانواده کلیه کودکانی که در اثر روابط جنسی نامشروع به دنیا می آیند اساسا فاقد هرکونه جایگاهی برای شناسایی حقوق اجتماعی هستند. عمده منطق این رویکرد نیز از دیر زمان بر این مبنا استوا ر است که بتوا ن با این محرومیت جانکاه از فعلیت وقوع را بطه جنسی غیر مشروع و زنا پیشگیری کرد .در این رویکرد زندگی کودکان قربانی کنش های غیر رسمی ونامشروع بزرگسالان می گردند وتاوان ا ین اعمال را کودکان و در واقع آیندگان می پردازند .

2 . عوامل حقوقی .
در حقوق مدنی وفقهی برگرفته از مبانی دینی، نیز به دلیل نامشخص بودن جایگاه تبار شناختی این دسته از کودکان و مسکوت ماندن این رویکرد در برخورد با این پدیده نسبتا فراگیر دنیای امروز وبخصوص اوج گیری جنبش های دفاع از حقوق آنان ،این پدیده مغفول مانده است .عدم اشراف واذعان قانونگذار به تحولات اجتماعی بوقوع پیوسته در عصر حاضر وعدم درک روح عصری قانون که جزای جرایم امروزی را نمی توان به آیندگان تحمیل و احاله کرد ودر نهایت محدودیت شرعی در باز تعریف روابط جنسی به اصطلاح نامشروع وتحدید دامنه دربرگیری این کنش در جامعه امروز ایرا ن در تطابق با تحولا ت جهانی از دیگر زمینه های بروز ودوام این پدیده بشمار میرود .

3 .عوامل اجتماعی.
عدم پاسخگویی به نیازهای جنسی جوانان، تعطیلی رسمی وآشکاراین رابطه میان دو جنس، از کودکی تا بزرگسالی مگر در قالب ازدواج های بدون شناخت از روانشناسی دو جنس از هم وبدون وجود میدان گسترده انتخاب از بین گزینه های متعدد وسعی و آزمون بسیار و وقوع فراگیر روابط جنسی تحت عنوان نامشروع و منجر شدن اغلب این روابط به تولد کودک که بخشی ا ز آن ناشی ا ز فقدان آموزش های جنسی در ایران است ، از یکسو سبب ساز تشدید میزان تولد های نامشروع و کودکان بی هویت ا ست . از سوی دیگر مرد تباری مطلق در فرهنگ ومبانی حقوقی وشرعی منجر به شرایطی گردیده است که بدون شناسایی پدر یافاعل رابطه جنسی منتهی به فرزند زایی( حتی با وجود، حضور واعلا م آمادگی مادردر قبول مسئولیت سرپرستی ) هویت کودک مورد تایید قرار نمی گیرد .

همچنین وقوع پدیده مهاجرت وسکونت غیر قانونی تعداد کثیری از مهاجران افغانی در ایران و اقدام بسیاری از خانواده های فقیر در قبول همسری آنان با دخترانشان ، در کنار آزادسازی کشور افغانستان از تاریک اندیشان وشب پرستان، منجر به بازگشت خیل وسیعی از افغانی ها گردیده است که به دلیل محدودیت ها وعدم انطباق قوانین دو کشور در زمینه تبعیت همسر ،قریب بیش از 40 هزار خانواده در قالب زن وفرزندان ، بدون وجود پدر آن هم از نوع قانونی اش باقی گذارده است که علاوه بر زنان بی سرپرست وبی شوهر آن افغانی ها ،جمعیت بزرگی از کودکان بی هویت باقی مانده است که طبق تعریف قانون وقانونگذار نمی توان به آنان شناسنامه صادر کرد.

4 . عوامل سیاسی .
عدم اهتمام بموقع دولت در ساماندهی مهاجران غیر قانونی و شناسایی وثبت وضبط عقود اقتصادی و از جمله اجتماعی آنان ، تلاش نا کافی ودیر هنگام برای رفع چالش ها و ناهمخوانی های قانونی میان دو کشورو پاسخگو نبودن دولت در مقابل ملت در ازای این قصور بزرگ وزمینه سازی بروز چنین پدیده فاجعه باری در کشور، اسباب شکل گیری این پدیده را فراهم ساخت.

5 . فقر فرهنگی وتعصب.
بسیاری از جوانان تازه ازدواج کرده در تولیت وپدری و مادری فرزند ماحصل تولید خود،و فقدان تمایل به فرزند خواندگی کودکان بی هویت نیز از سوی دیگر بر تقویت شرایط پیش گفته صحه می گذارد . تبعات: بدون شک پیامد های چنین پدیده بی سامانی در کشور دارای ابعاد وسیعی است که به برخی از آنها در این مجال پرداخته میشود:

1 .از نظر اقتصادی.: عدم پیشگیری وساماندهی کودکان بی هویت در آینده ای نه چندان دور منجر به بی سامانی شغلی ناشی از فقدان امکان کسب آموزش ومهارت ،فقر روز افزون این قشر به دلیل دستمزدهای اندک، وآسیب پذیری وآسیب زایی این قشردر آینده خواهد شد .

2. از نظر اجتماعی. : ادامه این روند سبب ساز بی هویتی ،اختلال در منزلت ونقشهای این قشر،بی هنجاری ،لا قیدی و لاابالی گری ،گسترش تضاد های اجتماعی ،طرد این قشر توسط سایر اقشار شناسنامه دار!،وانزوا طلبی وبیماری روانشناختی این قشر می گردد.

3 .از نظر فرهنگی. : منع سایر کودکان از همنشینی با کودکان بی شناسنامه از سوی والدین، عدم بر خورداری آنان از تسهیلات فرهنگی در جامعه برای کودکان ، بی اعتمادی جامعه به آنان ، مجرم تلقی کردن این قشر توسط آحاد مردم وغیر خودی شدن ودر حاشیه ماندن این قشرو.. از دیگر تبعات آسیب شناختی فرهنگی این پدیده است . در راهیابی به روش های برون رفت از این مسئله اجتماعی که بطور گسترده ای جامعه ایران امروز وفردای آن رابه وقوع بحران های اجتماعی گسترده ای تهدید می کندهیچ گریزی جز پرداختن به زمینه های بروز این پدیده وجود ندارد . هر گونه تسامح در این ارتباط نه تنها امروزیان بلکه آیندگان این مرز و بوم را با بحران هویت عمیق تری روبرو خواهد ساخت.

راهیابی مسائل کودکان
مسئله شناسی آینده!
با مروری گذرا بر مسائل کودکان در ایران امروز می‌توان اذعان کرد که مقوله کودک و نسبت حقوق و تکالیف جامعه در مقابل آنان اصولا مقوله‌ای نوین است. و هنوز در ادبیات حقوقی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی جایگاه مناسب خود را بازنیافته است. شاید بتوان به قاطعیت نسبتا بالایی اینطور ادعا کرد که مسائل گریبان‌گیر امروز، ناشی از بی‌تدبیری نسل قبلی است که در آن وقت ما نسل کنونی، کودکی بیش نبودیم! به بیانی دیگر مسائل دامن‌گیر امروز نیز که

مبتلا به کودکان می‌باشد ناشی از غفلت و فقدان جایگاه مناسب کودکان در اندیشه و عمل ماست. مسائل خرد و کلان بسیاری که می‌توان شواهد آن را در صدر اخبار روز کشور بازیابی کرد: نامشخص بودن جایگاه و ناهماهنگی در شناسایی مفهوم کودک؛ ظهور و افزایش کودکان نامشروع و بی‌هویت؛ آینده مبهم کودکان بی سرپرست؛ گسترش کودکان خیابانی؛ کودک آزاری و خشونت علیه آنان؛ تداوم مجازات زندان، تعزیر، اعدام و سنگسار آنان؛ کار زودهنگام و فراتر از

توانایی آنان؛ سوء استفاده جنسی از کودکان؛ ازدواج و طلاق زودرس و تحمیلی؛ خودکشی و خودسوزی کودکان؛ عدم پوشش تحصیلی کامل، فراگیر و پایدار کودکان در سن تحصیل؛ اعتیاد کودکان؛ خرید و فروش کودکان و قاچاق اعضای بدن آنان؛ آسیب پذیری مضاعف کودکان در اثر فقر، طلاق، نزاع‌های خانوادگی و قومی، فقدان امکانات اولیه برای کودکی کردن! و ده‌ها مسئله و آسیب دیگر که دامن‌گیر کودکان امروز و آینده این مرز و بوم شده است. در این نوشتار تلاش

میشود با شناسایی هریک از مسائل فوق نسبت به ارائه راه‌وارهای خروج از آن نیز پرداخته شود تا بتوان با بسیج تمام توانایی‌ها و قابلیت‌ها از یکسو و شناخت نارسایی‌ها و تنگناهای موجود به راه‌یابی مسائل مذکور اهتمام داشت.

عوامل روانی
1. اولین اقدام در زمینه تعریف مفهوم کودک عبارت از یکسان سازی کلیه قوانین مرتبط با نقش و جایگاه آنان است. این همسان سازی در متون حقوقی، قضایی و مدنی باید بطور یکسان صورت گیرد. قانون‌های کار، استخدام کشوری، تامین اجتماعی، مسئولیت مدنی و سن بلوغ، انتخابات، قوانین فقهی و کیفری و جزایی از زمره مهمترین متون قابل اصلاح می‌باشند. امروزه تشتت و عدم تجانس میان این قوانین در زمینه تعریف از کودک، خاستگاه بسیاری از مناقشات، محرومیت‌ها و محدودیت‌های دیگر است. دراین زمینه نهادهای قانونگذاری در کشور (با شرط قبول و تفاهم بر سر ضرورت آن و استنباط از جایگاه کودکان به ویژه ازنظر فقهی و تطابق با شرع!) سازمان‌های متولی امور کودکان و آسیب‌های مرتبط با آنان، انجمن‌های دولتی و به ویژه غیر دولتی می‌توانند بیشترین نقش را ایفا کنند. بنظر میرسد پیش از هرگونه اقدامات نمادین و

کم دامنه، این انجمن‌ها دردستگیری و حمایت از کودکان آسیب دیده، مهمترین حرکت راهبردی عبارت از همین یکسان سازی مفهومی و حقوقی در جامعه ایران می‌باشد. بی تردید در این راستا یارگیری از انجمن‌های برون مرز و جهانی در امور کودکان میتواند بسیار راهگشا باشد.

2. در همین راستا یکی از ابزارهای کارساز عبارت از ترویج و گسترش مفاهیم، حقوق و تکالیف دولت و مردم در مقابل کودکان می‌باشد. آموزش خانواده‌ها در زمینه نقش و جایگاه حقوقی کودکان و آثار انسانی و اجتماعی حاصل از سوء تدبیر در آموزش و پرورش آنان و کیفیت حفظ و استیفای حق کودکان در یک برنامه مدون، پایدار و فراگیراز اهمیت بسیاری برخوردار است. آشنایی مسؤلان دولتی نیز باهمه ناباوری‌ها و گاه موانع حقوقی و فقاهتی از این آموزه‌ها و مفاهیم مرتبط و سازوکارهای احقاق آن نیز از زمره امور فرهنگی حائز اهمیتی است که بدون این دو قطب اصلی مسئله ساز برای کودکان!، نمی‌توان قدم از قدم باز گشود. در وهله سوم آگاهی کودکان از حقوق و تکالیف خود در جامعه نیز زمینه ساز زدودن بسیاری از موانع کنونی در تحقق حقوق بایسته آنان می‌باشد. این حرکت ملی، پایدار و فراگیر با همت سازمان‌های غیردولتی، نهادهای بین المللی، سازمان‌های فرهنگی و اجتماعی، و مؤسسات فعال در زمینه حقوق بشر امکان‌پذیر است.

3. آموزش خانواده‌ها و زن و شوهران جوان از همان بدو ازدواج در زمینه پیشگیری از ازدواج‌های فامیلی، ژنتیک و نامناسب از نظر سنی، ساختار هورمونی زن و مرد، و ساختار فیزیکی اندام زن و همینطور در زمینه نحوه پیشگیری و کنترل زاد و ولد، نحوه آمیزش جنسی پیشگیرانه و توجیه و ترویج آن اولین اقدام در این راستا است. حرکت دوم آموزش و فراخوان مسئولان دولتی در ترویج و دسترس پذیر کردن روش‌ها و وسایل پیش‌گیری از زاد و ولد می‌باشد. در این راستا پیش

بینی محدودیت‌ها و محرومیت‌های فرزند زایی بیش از 2 نفر اولین قدم می‌باشد. این فرهنگ و آموزه باید اشاعه داده شود که هر کسی به صرف آمادگی بدنی و بلوغ جنسی نباید تن به ازدواج و به ویژه فرزند زایی بدهد. بسیاری از پدران و مادران گذشته و امروز جامعه ایران بواقع شایستگی پدری و مادری را نداشته و اگر هم از سر هوس! یا دغدغه حفظ بیضه خانوادگی تبار و میراث گران‌قدرشان به صرافت تولید کودکی افتاده‌اند، به تعبیر حکمت عامیانه خودمان: «اگر هوسه، یه بار بسه!»

4. در ایران امروز از سر سعادت یا سعایت! تعداد فرزندان بی سرپرست، نامشروع و بی هویت بسیار است! این پدیده از دو سوی سبب تاسف و تامل است: اول از این حیث که به دلیل بی تدبیری مسؤلان دولتی و عدم اهتمام در بازنگری متون فقهی و شرعی در تجویز روشهای مناسب آمیزش، ازدواج و حفظ و انتقال هویت و کیان خانوادگی، زمینه بروز پدیده کودکان نامشروع را فراهم می‌آورند. کودکانی که بی هیچ نقشی در زادنشان! قربانی کج فهمی‌ها و یک‌سویه

نگری‌های ما نیز می‌شوند (از قبیل کودکان ناشی از روابط نامشروع! کودکان حاصل از عدم اقامت قانونی مهاجران افغانی و ازدواج غیر رسمی آنان و روابط بسته دختران و پسران در جامعه و در نهایت تعطیلی نابهنجار روسپی خانه‌ها و از همه مهم‌تر ممنوعیت سقط جنین!). از سوی دیگر مردم نیز در بروز این پدیده نقش بسزایی دارند: بی توجهی به عواقب آمیزش‌های نامشروع! و آزاد غیر رسمی که سبب فرزند زایی می‌شود، زاد و ولد فراتر از توان مدیریت اقتصادی، اجتماعی و

فرهنگی، صیغه‌های اسلامی و فرزندان خواسته یا ناخواسته آن و در نهایت ازدواج‌های اجباری دختران خود با پناهندگان افغانی غیر قانونی از دیگر عواملی است که به بروز آسیب شناختی کودکان بی هویت و نامشروع دامن زده است. راهکارهای برون رفت از این معضل عبارتند از: تصویب و مشروعیت بخشیدن به قانون سقط جنین و پیش بینی سازو کارهای درمانی و پزشکی مرتبط؛ شناسنامه دادن به کودکان حاصل از روابط نامشروَع خواه به نام مادر یا پدر؛ تسهیل و ترویج

فرهنگ «فرزندخواندگی» از سوی مسؤلان دولتی و فراخوان مردم برای پذیرش این کودکان به ویژه برای کسانی که توانایی فرزند زایی ندارند و یا آرزوی فرزند بیشتری را در سر می‌پرورانند. ارائه تسهیلات و پیش بینی سازوکارهای آسان فرایند فرزند خواندگی و البته نظارت مؤثر بر شایستگی والدین خواهان و حمایت‌های مالی و معنوی میتواند بسترساز این فرهنگ شود.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 171 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

پاورپوينت اصول کامپيوتر 1 تحت pdf

پنجشنبه 1 مهر 1395
22:45
ali


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

پاورپوينت اصول کامپيوتر 1 تحت pdf دارای 414 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پاورپوينت اصول کامپيوتر 1 تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلود پاورپوينت اصول کامپيوتر 1 تحت pdf

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلود پاورپوينت اصول کامپيوتر 1 تحت pdf

قرار داده شده است

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پاورپوينت اصول کامپيوتر 1 تحت pdf :

اسلاید 1 :

v  كامپیوترهای قدیمی

اولین كامپیوتر بزرگ (Super Computer) همه منظوره دیجیتال

 الكترونیك، تحت عنوان ENIAC در سال 1946 میلادی در دانشگاه پنسیلوانیا ساخته شد. این كامپیوتر با سرمایه ارتش آمریكا طراحی شد. وزن این كامپیوتر 30 تن و ابعاد آن 50×30 فوت بود. این كامپیوتر برای محاسبه جدول پرتابه‌ها، پیش‌گویی وضع آب و هوا و محاسبات انرژی اتمی بكار می‌رفت.

اسلاید 2 :

در كامپیوترهای اولیه از لامپهای خلاء بعنوان عنصر الكترونیكی پایه استفاده می‌كردند. در این ماشین‌ها 19000 لامپ خلاء استفاده شده بود و برای انرژی مصرفی لامپ‌ها و همچنین دستگاههای تهویه و خنك‌كننده ماشین حدود kw 130 انرژی الكتریكی مصرف می‌شد. این ماشین‌ها دارای حجم زیادی بودند و سطحی را معادل 9015 مترمربع اشغال می‌كردند. این كامپیوترها به كامپیوترهای نسل اول معروف شدند.

اسلاید 3 :

v  كامپیوترهای امروزی

كامپیوترهای امروزی با بكارگیری ریزپردازنده به كامپیوترهای نسل چهارم معروفند. البته نسل‌های جدید دیگر كامپیوترها نیز به بازار ارائه می‌شود.

در كامپیوترهای امروزی سرعت‌ پردازش‌ بسیار بالا، حجم‌ اجزاء سخت‌افزاری بسیار كوچك، حجم حافظه بالا و غیره آنها را از نسل های دیگر متمایز می‌سازد.

اسلاید 4 :

كامپیوترهای امروزی معمولاً از قطعات زیر تشكیل می‌شوند:

  • دستگاههای ورودی
  • حافظه‌های جانبی
  • حافظه‌های اصلی
  • واحد پردازشگر مركزی
  • دستگاههای خروجی

اسلاید 5 :

v نرم افزار

نرم‌افزار یكی از بخش‌های اساسی كامپیوتر به شمار می‌آید، كه در

 واقع سخت‌افزار را بكار می‌گیرد. بعبارت دیگر رابط بین كاربر و

 سخت‌افزار را نرم‌افزار می‌نامند. نرم‌افزار در حقیقت روح و جان یك

 كامپیوتر است، كه به سخت‌افزار هویت می‌بخشد.

اسلاید 6 :

نرم افزار سیستم عامل

  • سیستم عامل (OS: Operating System) مشهورترین نوع نرم‌افزارهای سیستمی می‌باشد. كه مدیریت منابع سیستمی را بر عهده دارد. سیستم‌عامل، همچنین ارتباط بین كاربر و اجزاء سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دیگر را برقرار می‌كند.

اسلاید 7 :

 زبانهای برنامه‌نویسی

  • نرم‌افزارها توسط زبانهای برنامه‌نویسی نوشته می‌شوند. زبانهای برنامه‌نویسی، یك سیستم ارتباطی هستند كه توسط آنها می‌توان دستورات لازم را به ماشین انتقال داد.
  • هرزبان برنامه‌نویسی به مجموعه‌أی از علایم، قواعد و دستورالعمل‌ها گفته می‌شود كه امكان ارتباط با كامپیوتر را جهت بیان كاری یا حل مسئله‌ای فراهم می‌كند.

اسلاید 8 :

زبان Pascal

l در این كتاب زبان پاسكال (Pascal) را برای آموزش و نوشتن برنامه‌ها انتخاب كردیم. این زبان كه به افتخار بلز پاسكال دانشمند فرانسوی قرن هفدهم میلادی، پاسكال نامگذاری شده است، در اواخر سال 1960 و اوایل 1970 توسط پروفسور نیكلاس ویژت در انستیتو فنی فدرال سوئیس مطرح گردید   

اسلاید 9 :

شناسه‌ها ( identifier )

  • شناسه در پاسکال برای نامگذاری ثابتها، تایپها، پروسیجروها، توابع، میدانهای یک رکورد، برنامه و همچنین یونیت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اسلاید 10 :

در حالت کلی دو نوع شناسه وجود دارد :

id  های استاندارد: این نوع id ها از قبل در زبان پاسکال تعریف شده‌اند و در برنامه‌ها، معنای خاصی دارند .

id های غیراستاندارد: این نوع id ها بوسیله کاربر بطور مجزا تعریف می‌شوند و اصطلاحاً به آنها userdefined   گفته می‌شود.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

[ بازدید : 160 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به ایران پرو است. || طراح قالب avazak.ir
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]